قرارداد پیمانکاری، به قراردادی می گویند که بر اساس آن کارفرما، انجام عملی با شرایط تعیین شده و در مقابل وجه مشخص، در مدت زمان ثابت را به شخص حقیقی یا حقوقی که پیمانکار نامیده می شود، واگذار می نماید؛ همچنین موضوعات قرارداد پیمانکاری متعدد است.
برای تنظیم کردن یک قرارداد پیمانکاری، باید در ابتدا طرفین قرارداد کاملا دقیق مشخص شده و رابطه آن ها با یکدیگر نیز به طور واضح بیان شود. سپس تبیین ماهیت خدمت موضوع قرارداد باید روشن گردد؛ یعنی به طور مفصل شرحی از انتظارات کارفرما از پیمانکار، شرایط پرداخت و همینطور شرایط خاتمه قرارداد را شامل شود.
شرایط عمومی پیمان همان تعهدات تبعی ای است که به طرفین قرارداد تحمیل و حقوق و تکالیف طرفین را تعیین می کند. تفاوت بارز میان شرایط عمومی پیمان و شرایط اختصاصی پیمان این است که شرایط عمومی پیمان، شرایط عامی است که بر تمامی قراردادهای پیمانکاری حاکم، غیرقابل تغییر و غیر قابل اجتناب است. اما منظور از شرایط اختصاصی پیمان، آن دسته از شرایطی است که طرفین قرارداد خودشان بر اساس شرایط، اوضاع و احوال و ماهیت قرارداد، با یکدیگر توافق نموده و بر روابطشان حاکم می کنند. قابل ذکر است شرایط اختصاصی پیمان هرگز نمی تواند مفاد شرایط عمومی پیمان را نقض کند.
در این قرارداد، پیمانکار تمامی کار تعریف شده را با هزینه مشخص و معینی انجام می دهد و قیمت ممکن است ثابت یا شناور باشد.
درمورد موضوعاتی که به طور مرتب تکرار می شوند مثل: تعمیرات دوره ای و هدف کارفرما، صرفه جویی در هزینه ها و تسریع در زمان عملیات پیمانکاری باشد، این قرارداد مناسب است.
در این نوع از قراردادهای پیمانکاری، پیمانکار مسئولیت طراحی و ساخت پروژه را به تنهایی بر عهده می گیرد و کارفرما نیازهای خود را به صورت شفاف معین نموده و پیمانکار منتخب این نیازها را مورد مطالعه قرار داده و شناسایی می کند و با رعایت استانداردهای کیفی به انجام موضوع پیمانکاری مبادرت می نماید.
کارفرما، سازمان یا شرکتی را برای مدیریت و هماهنگی امور فازهای طراحی و ساخت استخدام می کند تا در کنار پیمانکار به فعالیت بپردازد. اغلب قراردادهای مدیریتی نیازمند یک پیمانکار تخصصی است.
در قراردادهای باز پرداخت هزینه، کارفرما متعهد می شود تا هزینه های اولیه پیمانکار که همان هزینه های واقعی کارگران، کارگاه و مواد مصرفی هستند را به علاوه مبلغ توافق شده ای به منظور پوشش دادن هزینه ها و سود پیمانکار پرداخت کند.
در این نوع قرارداد، کارفرما، پیمانکار حرفه ای را مشخص و اموری مانند؛ مشخص کردن سایت، تجهیزات کارگاه، سرمایه گذاری، طراحی، اجراء، امور بازرگانی و تاییدات پروژه را بر عهده وی قرار می دهد. پیمانکار به عنوان مدیر پروژه شناخته می شود و با توجه به درصد پیشرفت پروژه مبلغ مشخصی از قیمت پیمان را دریافت می نماید.
قیمت قرارداد در این نوع قراردادها، هر چند در ابتدا به صورت تخمینی برآورد می شوند تا حدود کار مشخص باشد اما تا پایان کار و اندازه گیری تک تک اجزای کار قیمت پروژه معین نمی شود.
معمولا صاحبان کار یا کارفرمایان جز اجرای پروژه ها، درگیری های فراوان دیگر نیز دارند و در واقع محور اصلی فعالیت آن ها، اجرای پروژه نیست. یکی از ویژگی های جدید دانش مدیریت، شناسایی و هدایت سازمان ها به طرف فعالیت محوری آنها است.
این نوع قرارداد، رایج ترین شیوه قراردادی در پروژه های توسعه محسوب شده و اختیارات و مسئولیتهای پیمانکار در بخشهای مختلف پروژه، مشخص می گردد. پرداخت ها اغلب براساس درصد پیشرفت پروژه صورت گرفته و باقی مانده عوض قرارداد طبق میزان بهره وری اجراکنندگان پروژه پرداخت می گردد. پیمانکار اصلی در انتخاب پیمانکار فرعی آزادی دارد و مهم تحقق پروژه با رعایت معیارهای هزینه، کیفیت و زمان است.
قرارداد کاری به رابطه ای نسبت داده می شود که به طور کتبی یا شفاهی، در مقابل دریافت حقالسعی (شامل دستمزد و مزایای شغلی) برای مدت موقت یا غیر موقت بین کارگر و کار فرما تنظیم شده باشد.
معنی لغت استخدام، به خدمت گرفتن است. استخدام، همان قراردادی است که میان کارمند و کارفرما بسته می شود و می تواند شامل چارچوبی شفاهی و یا کتبی برای ارائه خدمات و کنترل و نظارت بر انجام کار باشد که بین کارمند و کارفرما منعقد می شود. این قرارداد معمولا با تضمین سود از جانب کارمند برای کارفرما همراه با تعیین دستمزد می باشد.اولین نکته ای که از تعریف قرارداد کار برداشت می شود، این است که قرارداد کار جزو عقود غیر تشریفاتی است. نکته دوم این است که پرداخت مزد حاکی از معوّض بودن قرارداد کار است و موارد کار مجانی را شامل نمی شود و سوم اینکه شامل قراردادهای دائم و موقت می شود.
قانون گذار در تبصره دو ماده ۷ قانون کار، کلیه کارهایی را که دارای طبیعت مستمر هستند، چنانکه مدت در قرارداد ذکر نشود، قرارداد دائمی تلقی کرده است. بدیهی است بهترین شکل ممکن که منجر به حفظ هر چه کامل تر حقوق کارگر خواهد شد، تنظیم رابطه به صورت دائمی (غیر موقت) است چرا که در این صورت، کارگر ضمن بهرهمندی از افزایش حقوق سنواتی و نیز بیمه در طول مدت اشتغال و همچنین بهداشت و ایمنی یا بهره مندی از امتیازات کارهای سخت و زیان آور در محیط کار و نیز عیدی سالانه، در پایان کار نه تنها استحقاق دریافت حق سنوات به میزان آخرین حقوق ضرب در سال های خدمت را دارد، بلکه پس از خاتمه کار به لحاظ بازنشستگی، از کار افتادگی یا فوت از حقوق لازم از محل صندوق تأمین اجتماعی نیز برخوردار می شود.
با توجه به تبصره یک ماده هفت قانون کار، حداکثر مدت موقت برای کارهایی که طبیعت آنها جنبه غیر مستمر دارد باید توسط وزارت کار تهیه و به تصویب هیئت دولت برسد. بنابراین ملاحظه می شود قانونگذار در جهت صیانت از استمرار رابطه قرارداد کار و این که در مواردی به بهانه طبیعت غیر مستمر، کارفرمایان مبادرت به تنظیم قرارداد موقت نکنند، تعیین آنها را، به ضوابطی منوط کرده است که توسط وزارت کار و امور اجتماعی تهیه و با تصویب هیئت وزیران لازمالاجرا خواهد بود.
با توجه به نام قرارداد، قالب مذکور به انجام کار معینی توسط کارگر اطلاق می شود. بنابراین در صورت انجام دادن کار مورد توافق، تعهد کارگر پایان یافته تلقی می شود و قرارداد خاتمه می یابد.از این جهت قراداد کار معین با قراردادهای پیمانکاری که مشمول مقررات قانون مدنی است، تشابهاتی دارد.اما باید به این نکته توجه داشت که چنانچه کارگر با ابزار و لوازم متعلق به کارفرما و بنا به دستور او در محل کارگاه، اقدام به انجام کار معینی مانند رنگ کردن تعدادی خودرو کند، قرارداد آنها مشمول موارد حمایتی مندرج در قانون کار می شود. بنابراین قرارداد کار مفهومی متفاوت از اجاره انسان پیدا می کند. اما در مواردی که کار به صورت کنتراتی سفارش داده می شود و نه تنها تهیه ابزار و لوازم کار بر عهده پیمانکار است، بلکه حدود و ثغور و ساعات و نیز چگونگی انجام کار تماما با مدیریت وی انجام می پذیرد، کارهای پروژه ای پیمانکار در قلمرو عمومات قانون مدنی قرار می گیرد.
استخدام رسمی برای در اختیار گرفتن سمت های ثابت در مشاغل حاکمیتی در نظر گرفته شده و در مقابل استخدامی کشوری، استخدامی رسمی در قانون مدیریت خدمات کشوری محدودیت بیشتری دارد و همچنین تاکید شده است که باید برای برای مشاغل ثابت صورت بگیرد.
همچنین برای استخدامی های رسمی که دارای سابقه کار مشخصی هستند، حکم رسمی صادر شده و افرادی که به اصطلاح رسمی می شوند، با حفظ ضوابط تا همیشه به کار ادامه می دهند.
قرارداد های استخدامی پیمانی برای مدت زمان معینی و کار مشخص انجام می شود و باید کار به صورت موقت انجام شود و برای مشاغل ثابت استخدامی رسمی صورت می گیرد. افرادی که به صورت پیمانی به خدمت گرفته می شوند، نمی توانند به صورت مستمر در خدمت سازمان باقی بمانند و حتی اگه کارمند دولتی باشد، باز هم به عنوان استخدام رسمی به حساب نمی روند.
همچنین حالت سومی تحت شرایط خاص و با تعاریف مشاغل معینی که از معاونت برنامه ریزی و نظارت راهبردی رییس جمهور تاییدیه دارند، ۱۰ درصد مشاغل سازمانی باید بصورت ساعتی یا قرداد کار معین باشد که حداکثر زمانش ۱ سال می باشد و پس از آن قابلیت تمدید ندارد.
موضوع قرارداد پیمانکاری محصول و نتیجه کار است، درحالی که موضوع قرارداد کار در اختیار قرار دادن نیروی کار است. پیمانکار مشتریان متعهد دارد، ولی کارگر معمولا برای یک کارفرما کار می کند. اجرت پیمانکار برحسب نتیجه کار است، ولی مزد کارگر برحسب زمان انجام کار است. پیمانکار اختیار جذب نیرو را دارد، ولی کارکر شخصا کار را انجام می دهد.
ابزار کار متعلق به پیمانکار است، ولی کارگر با ابزار کار کارفرما، کار را انجام می دهد.