«وام قابل تبدیل به سهام» وامی است که سرمایهگذار به کارآفرین یا استارتآپ میدهد و این وام دارای تاریخ سررسید، نرخ سود، میزان تخفیف و شرایط تبدیل به سهام است تا در صورتی که شرایط مناسب محقق شد اقدام به تبدیل آن به سهام و سرمایهگذاری در در کسبوکار شما نماید. اما دو سئوال اساسی در مورد این وام وجود دارد که چرا و چه موقع از آن استفاده کنیم و مزایا و معایبش چیست؟
2 دلیل عمده برای استفاده از وام قابل تبدیل به سهام میتوان عنوان کرد:
به طور مثال شما در مرحله Seed ، 400میلیون جذب سرمایه کردید و حالا در مرحله جذب سرمایه 2میلیاردی در مرحله A هستید اما هنوز چند ماه دیگر نیاز دارید تا بتوانید دورهای را که در آن هستید را به اتمام برسانید، بنابراین شما 100میلیون را به صورت وام قابل تبدیل به سهام دریافت مینمایید. البته باید توجه داشته باشید که اگر سرمایهگذاران شما 100 درصد متقاعد نشده باشند که همه چیز خوب پیش میرود، در خواست یک وام قابل تبدیل به سهام سریع میتواند باعث افزایش نگرانیها در مورد عملکرد شما باشد. از دست دادن اعتماد سرمایهگذاران فعلی، روش مناسبی برای آغاز دور جدید جذب سرمایه نیست.
حالت دومی که بیشتر مورد استفاده قرار میگیرد زمانی است که سرمایهگذار و کارآفرین قادر به توافق رسیدن روی ارزش استارتآپ نیستند.
مزیت آن از دیدگاه کارآفرین میتواند این باشد که چون ماهیت وام دارد، پس سرمایهگذار از حقوق سهامداران ممتاز برخوردار نخواهد بود (مثل کرسی هیأت مدیره، اولویت در دریافت سرمایه اولیه). علاوه بر این، پروسه انجام آن خیلی سریعتر از سرمایهگذاری به شیوه سهام است (از منظر حقوقی و جنبه توافقی ارزشگذاری)، همچنین بنیانگذار آزادی بیشتری در نحوه هزینهکرد وام دارد و نیازی به پاسخگویی به سرمایهگذار ندارد.
از معایب این شیوه سرمایهگذاری میتوان به طبیعت خود وام اشاره کرد. در زمان سررسید سرمایهگذار حق اولویت در دریافت هر گونه دارایی (پول نقد، سخت افزار و ... ) به منظور دریافت وام و سود آن را خواهد داشت و نکته این جاست که بسیاری از استارتآپ ها پول کافی برای پرداخت وام و سود آن را در زمان سررسید نخواهد داشت و مجبور به انحلال شرکت میشوند. اما به نظر میرسد مهمترین عیب وام قابل تبدیل به سهام، نبود امکان استفاده از منابع شبکه ارتباطی اقتصادی و سیاسی سرمایهگذار است.