وستینگ مدلی از تقسیم بندی سهام برای استارتاپ هاست که به کمک آن می توان از سهام گرفتن افرادی که برای رشد استارتاپ تلاش نمی کنند و یا زود از شرکت خارج می شوند، جلوگیری کرد. وستینگ برای محافظت از سهام بنیان گذاران در قبال یکدیگر است و امضای آن کمک بسیاری به پیشگیری از اختلافات می کند.
این یکی از مشکلاتی است که بسیاری از استارتآپها با آن روبهرو هستند. حقوق همبنیانگذاری که از تیم جدا شده است چه میشود، آیا میتواند بعدها یا حتی موقع جدایی نسبت به سهامش ادعایی داشته باشد؟
شاید لازم است برای روشن شدن واگذاری سهام در این مورد و برای توضیح اهمیت واگذاری زمانبندی شده سهام (Vesting) یک مثال بزنیم، فرض کنید یک استارتاپ با سه موسس تشکیل شده، نفر اول که صاحب ایده هم هست دارای 40 درصد سهام است و نفر دوم و سوم به عنوان برنامهنویس هر کدام دارای 30 درصد سهام شرکت هستند. بعد از مدتی یکی از برنامهنویسها حاضر به ادامه همکاری نبوده و به دنبال کار دیگری میرود. چون آن برنامهنویس طبق قانون مالک 30 درصد سهام شرکت است هر زمانی میتواند به شرکت مراجعه کرده تقاضای سود سهام خود را نماید یا سهام خود را به دیگران واگذار نماید در حالی که در موفقیت شرکت تاثیر محسوسی نداشته و موفقیت شرکت مدیون تلاشهای دو نفر دیگر است.
این جا است که اهمیت واگذاری سهام زمانبندی شده نمایان میشود. با استفاده از این شیوه واگذاری میتوانید مشخص کنید در صورتی که هر یک از موسسین از شرکت خارج شود، چه تعدادی از سهام به مالکیت قطعی او در آمده و چه تعداد از سهام را باید به سایر شرکا عودت نماید.
روش معمول در این شیوه از واگذاری سهام، تعریف یک دوره چهار ساله است. به این صورت که در انتهای سال اول بیست و پنج درصد سهام مقرر به مالکیت قطعی فرد درمیآید، بدیهی است در صورتی که آن فرد زودتر از یک سال شرکت را ترک نماید، هیچ سهمی به او تعلق نمیگیرد و تنها بعد از پایان سال اول مالک یک چهار سهام مشخص شده، میشود.
بعد از پایان سال اول، در دورههای سهماهه یا ششماهه بسته به توافق موسسین یک چهار یا یک دوم سهام مربوط به آن سال به مالکیت قطعی آن فرد درمیآید و به همین ترتیب تا پایان چهار سال، مالکیت آن شخص نسبت به کل سهام اختصاص داده شده به او، قطعی میشود و بعد از این مدت است که فرد میتواند کل سهام خود را به دیگری واگذار نماید.
در مثال ذکر شده اگر برنامهنویس زودتر از یک سال از شرکت خارج شود هیچ سهامی به او تعلق نگرفته و ملزم است کل سی درصد سهام خود را به سایر شرکا منتقل نماید ولی اگر به طور مثال بعد از سیزده ماه از شرکت خارج شود مالک هفت و نیم درصد سهام (معادل یک چهار کل سهام خود) است و در صورتی که بعد از دو سال از شرکت خارج شود مالک پانزده درصد سهام بود و ملزم است بقیه سهام را به سایر موسسین واگذار نماید.