تمکین به دو بخش عام و خاص تقسیم می شود. مفهوم تمكين خاص به معنای اطاعت از نيازهاي غريزي مرد از طرف زن و مفهوم تمكين عام به معنای فرمانبرداري در تمام امور كلي زندگي و زن موظف به پيروي از شوهر است. تمکین غالبا برای زنان به کار می رود اما آیا این باعث شده که بگوییم عدم تمکین مرد وجود ندارد؟ به طور کلی معنای تمکین مرد و زن متفاوت است و امروزه بیشتر تمکین زن مطرح است.
تمکین برای زنان رابطه زناشویی است که به نوعی تمکین خاص گفته می شود. در قوانین و مقررات ما از تمکین مرد به این معنی پرداخته نشده بلکه برای مردان تکالیفی از قبیل پرداخت نفقه در نظر گرفته شده است که اگر مرد این تکالیف را انجام ندهد می توان به نوعی عدم تمکین دانست در حالي كه موارد بسياري در رابطه با عدم انجام تكاليف زناشويي ازسوي مردان وجود دارد و عرف و جامعه زنان را به سكوت و صبر در اين شرايط تشويق می نماید. به هرحال این موضوع مطرح است که اگر زنی تکالیفش را در زندگی انجام ندهد مرد می تواند او را طلاق دهد، آیا زن هم، چنین حقی دارد؟
تمکین و نشوز یکی از مباحث حقوق خانواده است. تمکین به معنای انجام وظایف زناشویی و نشوز مقابل آن است. باید گفت تمکین و نشوز غالبا نسبت به زن به کار می رود و منظور نظر فقیهان و حتی حقوقدانان آثار آن در مورد زن بوده است. واژه تمكين همچنین، در لغت به معناي مالك گردانيدن و ثابت كردن است. اما نشوز در لغت به معناي بالابردن و به پا خاستن است. اما در اصطلاح حقوقي و فقهي نشوز عبارت از خروج زوجين از انجام تكاليف واجبي است كه قانون گذار بر عهده هر كدام از آنها در رابطه با ديگري گذاشته است.
به طور کلی باید گفت نشوز به زن اختصاص ندارد بلكه این امکان وجود دارد که مرد نيز در برابر زوجه خويش نسبت به انجام تكاليف واجب خود عمل نکند و وظایفش را انجام ندهد و از اين نظر ناشز به حساب می آید. منظور نشوز مرد از انجام تكاليف واجب در قبال زوجه خود است. نشوز به معناي فقهي را در هر دو صورت يعني نشوز از طرف زن و همچنين نشوز از طرف مرد اطلاق کرده است.
در مورد نشوز مرد عبارت عدم تمكين را استفاده نمی کنند در حالي كه اگر نشوز و عدم تمكين را به يك معنا بدانيم، چنانچه در اغلب موارد چنين است و دعواي الزام به تمكين را نيز مسموع بدانيم، دليلي از نظر شرعي وجود ندارد كه دعوي الزام به تمكين زوج مطروحه از طرف زوجه را وارد تشخيص ندهيم. بنایراین، زن نيز می تواند در صورتی که شوهر به اقامه تكاليف واجب عمدتا غيرمالي مثل حق قسم، حق مضاجعت و حق نزديكي كه بر عهده زوج گذاشته شده عمل نکند، او را از طريق مراجعه به محكمه ملزم کند. البته زنان مطالبات خود را از بابت اين حقوق در قالب الزام شوهر به پرداخت نفقه مطرح می نمایند.
در قانون مدنی ایران عنوان تمکین و نشوز به کار نرفته است و حقوقدانان آن را از برخی مواد استنباط کرده ان در ماده 1108 آمده است: (هرگاه زن بدون مانع مشروع از ادای وظایف زوجیت امتناع کند مستحق نفقه نخواهد بود.) و همین طور در ماده 1085 آمده است: (زن می تواند تا مهر به او تسلیم نشده از ایفاي وظایفی که در مقابل شوهر دارد امتناع کند مشروط بر اینکه مهر او حالّ باشد و این امتناع مسقط حق نفقه نخواهد بود.) ماده نخست بر نشوز دلالت دارد. برخی حقوقدانان از آن تمکین عام را نیز استفاده کرده اند و ماده دوم را مستند برای تمکین خاص گرفته اند.
دو ماده دیگر در قانون مدنی ایران آمده که وظایف مشترک زن و مرد را بیان می کند در ماده 1103 آمده است: (زن و شوهر مکلف به حسن معاشرت با یکدیگرند.) و همچنین در ماده 1104آمده است: (زوجین باید در تشیید مبانی خانواده و تربیت اولاد خود به یکدیگر معاضدت كنند.)
اگر مرد در ديگر وظایفش کوتاهی کرد، زن این حق را دارد که از او نزد حاكم شكايت كند و خود نمي تواند اقدامي كند. در قانون مدني ماده 1111 آمده است: (زن مي تواند در صورت استنكاف شوهر از دادن نفقه، به محكمه رجوع كند. در اين صورت محكمه ميزان نفقه را معين و شوهر را به دادن آن محكوم مي كند.) اين قانون اختصاص به استنكاف شوهر از پرداخت نفقه دارد.
هر يك از زوجين تكاليف خود را كه در اثر نكاح عهده دار است انجام ندهد طرف ديگر مي تواند به دادگاه رجوع نموده، درخواست اجبار ممتنع را به ايفاي آن بخواهد. نكته مهم آن است كه تكليف شوهر، به انفاق از اموري است كه هرگاه نتوان شوهر را اجبار به تاديه آن کرد به وسيله بازداشت اموال او و فروش آنها وصل می شود، مگر آنكه قادر به تاديه آن نباشد. ولي تكاليف ديگر زوجين قائم به شخص آنان و مبتني بر محبت و علاقه قلبي است كه به وسيله اجبار به ايفاي آنها مستقيم يا غير مستقيم به نتيجه منظور در بسياري از موارد نمي توان رسيد، مانند حسن معاشرت، تشييد مباني خانوادگي، اطاعت زن از شوهر و امثال آن ها. در اين صورت قانون براي ضمانت اجراي تكاليف چنان كه ذيلا دیده مي شود چاره مناسب با هر يك از آن ها اندیشیده است: تكاليف شوهر بر دو قسم است: يكي انفاق كه زن مي تواند چنان كه گذشت به دادگاه مراجعه و از شوهر بخواهد و دادگاه آن را از او گرفته به زن می دهد و چنانچه نتوان شوهر را الزام به دادن نفقه کرده يا آنكه شوهر عاجز از تاديه آن باشد زن نمي تواند به استناد ماده 1129 قانون مدني از دادگاه بخواهد كه شوهر را اجبار به طلاق كند تا دادگاه پس از رسيدگي شوهر را اجبار به طلاق کند.
اما تكاليف ديگر شوهر چه نسبت به آن هايي كه در آن با زن مشترك است مانند: حسن معاشرت، تشييد مباني خانواده، و چه نسبت به آنهايي كه به مختص او است همچون: قسم و نزديكي در صورت امتناع شوهر از ايفاي آن، زن مي تواند به استناد ماده 1130 قانون مدني درخواست اجبار شوهر را به طلاق نماید. از قانون مدنی می توان چنین فهمید که ضمانت اجراي حقوق زن را، شكايت از شوهر نزد حاكم و تقاضاي طلاق از دادگاه دانسته است و ضمانت اجرا در حقوق شوهر را امتناع از پرداخت نفقه و استفاده از حق طلاق كه در دست مرد است، به حساب آمده است.
تمكين و نشوز، متفرع بر مسئله سرپرستي خانواده و حقوق و وظايف متقابل زوجين است. دايره تمكين و نشوز آن بستگي به دو موضوع دارد. به هر ميزان كه بر عهده زن و شوهر تكليف گذاشته شود، تمكين و نشوز، سعه و ضيق پيدا خواهد كرد. همین طور رابطه اي وثيق با دايره سرپرستي خانواده و اختيارات سرپرست دارد. بنابراین، تعيين دقيق حدود آن دو موضوع، در ایضاح اين مبحث مؤثر است. پس به طور کلی باید مطرح کرد که :
بهترین وکلا برای شما کسانی هستند که تخصص اثبات عدم تمکین مرد دارند.
برای انتخاب بهترین وکیل برای شما، دادسان شرایطی از جمله:
را در نظر گرفته است و کافی است درخواست خود را ثبت فرموده تا موارد فوق را از چند وکیل دریافت بفرمائید.
هزینه ی اخذ وکیل اثبات عدم تمکین مرد معمولا درصدی از مبلغ مورد مطالبه می باشد.
هزینه مشاوره از وکیل متخصص اثبات عدم تمکین مرد در بازه قیمتی زیر قرار دارد.