در خصوص مهریه باید بگوییم این حقی است که در قانون اسلام برای زنان در نظر گرفته شده، و این مهر از گذشته تا به امروز همچنان پابرجاست، در عقد نکاح مرد موظف می شود تا مالی را به زن تملیک نموده و یا آن را به عنوان یک تعهد مالی بر عهده بگیرد. اما گاه شرایطی پیش می آید که این نکاح فسخ خواهد شد و زن و مرد در جست و جویی آن اند که بعد از فسخ نکاح و تمام شدن یک رابطه شرایط پرداخت مهریه و نفقه و سایر دیون چگونه خواهد بود. برای همین ما در این مقاله سعی بر آن داشته ایم که تا جایی که ممکن باشد پاسخ این سوالات را در مطالب مقاله بگنجانیم.
ساده ترین تعریفی که می توان برای فسخ نکاح عنوان کرد این می تواند باشد که زن و مرد در زمان خواستگاری و در حین نکاح به هم تعهداتی داده باشند که بعد از عقد طرفین در انجام تعهداتشان ناتوان بمانند و یا اینکه زن و مرد در هنگام خواستگاری واقعیت هایی را از خویش پنهان کرده باشند که قابلیت جبران برای طرفین نکاح وجود نداشته باشد.
در عقد ازدواج یا همان نکاح طرفین نمی توانند برای خود حق فسخ در نظر بگیرند بلکه زمانی می توانند نکاح را فسخ کنند که هر یک از شروط فسخ برای نکاح صورت گرفته موجود باشد و یا اینکه عقد رسمی آنان به موجب تدلیس (فریبکاری) تنظیم شده باشد.
در خصوص تمکین زوجه، نیازی به گذاشتن شروط نیست و زن به محض وقوع عقد ازدواج موظف به تمکین خاص و عام خواهد بود و شرط گذاشتن بذل مهریه، نفقه، و اجرت المثل و یا حق فسخ خلاف مقتضای عقد بوده و چنین شرطی باطل است. اما اگر زوج بعد از عقد عدم تمکین زوجه را اثبات نماید زن دیگر مستحق گرفتن نفقه نخواهد بود.
هرگاه به خاطر ناتوانی مرد از نزدیکی، زن عقد را به هم بزند، شوهر باید نصف مهریه زوجه را بپردازد. اما اگر فسخ نکاح به خاطر عیب های باشد که در مرد یا زن وجود دارد پرداخت مهریه تابع شروط خاصی می شود و آن این هست که اگر فسخ نکاح قبل از نزدیکی زن و مرد اتفاق بیفتد مرد حق پرداخت مهریه زن را ندارد اما اگر فسخ بعد از نزدیکی زن و مرد باشد، بنا بر احتیاط واجب مرد باید تمام مهریه را پرداخت نماید.
منظور از تدلیس آن است که مرد و زن با اعمالی متقلبانه نقص یا عیوب خویش را پنهان نمایند و یا اینکه به دروغ صفت کمالی به خود وصله کرده باشند که در عالم واقعیت غافل از آن باشند. به عنوان مثال مرد هنگام خواستگاری خود را یک پزشک متخصص معرفی کند و یا اینکه زن به دروغ خود را دوشیزه معرفی نماید. در صورت وجود این نوع فریبکاری زن و مرد هر دو حق فسخ نکاح را خواهند داشت.
در پاسخ به این سوال عنوان شده که صرف عدم وجود پرده بکارت، از موجبات فسخ نکاح نخواهد بود، مگر اینکه ضمن عقد، وجود بکارت و دوشیزگی بودن زن شرط شده باشد و یا این امر مورد ارتکاز عرفی بین مردم باشد.
همانطور که گفته شد اگر فسخ نکاح زن و مرد قبل از نزدیکی زوجین اتفاق بیفتد زن حقی در خصوص مهریه ندارد مگر اینکه فسخ نکاح به علت عنن (ناتوانی جنسی مردان) بودن مرد باشد که در این صورت زن با وجود فسخ نکاح می تواند نصف مهریه خود را از مرد بگیرد.
جنون یکی از عیوب مشترکی است که در صورت وجود، زن یا مرد حق فسخ را خواهد داشت اما این نوع عیوب خود به دو بخش جنون دائمی و جنون دوره ای تقسیم بندی شده، که در هر دو حالت پایداری بیماری سبب فسخ نکاح خواهد شد. چرا که در صورت عدم پایداری بیماری ضرری متوجه طرف سالم نخواهد بود.
درست است که جنون هم برای مرد و هم برای زن، سبب فسخ نکاح خواهد است، اما تفاوت هایی هم میان این دو وجود دارد، به این صورت که اگر جنون شوهر قبل یا بعد از ازدواج هویدا شود زن در هر دو صورت حق فسخ را خواهد داشت اما اگر مرد سالم باشد و زن مجنون باشد این جنون زمانی حق فسخ نکاح را به مرد می دهد که در حال عقد باشد یعنی اگر زن بعد از عقد مجنون شود مرد حق فسخ را نخواهد داشت و باید حق و حقوق زوجه مثل نفقه و اجرت المثل را نیز پرداخت نماید. و اینکه زن و مرد باید بدانند زمانی در صورت وجود جنون می توانند حق فسخ را داشته باشند که عقد آنان بدون علم و آگاهی نسبت به جنون بودن باشد یعنی اگر طرفین در هنگام عقد این علم را داشته باشند که دارند با مرد یا زنی مجنون ازدواج می کنند با وجود این آگاهی حقی در خصوص فسخ نخواهند داشت.
دوران نامزدی دورانی است که در آن زن و مرد بعد از خواستگاری در طی یک دوره موقت خواهان آشنایی و شناخت بیشتر همدیگر می باشند و این دوران قبل از عقد و نکاح است برای همین زن در طی این دوران هیچ حقی در خصوص مهریه ندارد و طبق قانون مهریه به وی تعلق نمی گیرد.
کلاً شرایط طلاق و پرداخت مهریه با دوران نامزدی و با تکلیف مهریه در فسخ نکاح متفاوت است، چرا که وقتی بحث طلاق باشد یعنی زن و مرد در سلامت کامل تصمیم به ازدواج گرفته اند حال ممکن است بعد از ازدواج و شروع زندگی مشترک بنا به دلایل خاص، تصمیم به طلاق و جدا شدن از هم گرفته باشند برای همین عموماً بعد از طلاق، زوج باید تمام مهریه زن را پرداخت نماید مگر اینکه دلایل محکمه پسندی برای نقض این حق موجود باشد.
طلاق یا می تواند به اراده مرد باشد که در آن صورت مرد باید تمام حق و حقوق زن (مهریه، نفقه، اجرت المثل) را پرداخت نماید و یا اینکه طلاق به درخواست زن باشد، که در صورت وجود دادخواست طلاق از طرف زن، زوجه باید دلایلی از جمله موارد زیر را برای دادخواست طلاق خود داشته باشد:
استنکاف شوهر از دادن نفقه، در صورت استنکاف شوهر از دادن نفقه و عدم امکان اجرای حکم محکمه و الزام او به دادن نفقه، زن می تواند درخواست طلاق خود را نزد حاکم شرعی ببرد. که در صورت محقق بودن و حق داشتن زن در خصوص ندادن نفقه شوهر، زن می تواند از مرد طلاق بگیرد.
داشتن وکالت در طلاق، گاها پیش می آید که زن در هنگام ثبت عقد از مرد می خواهد که وکالت و حق طلاق را در ازای بخشش، بخشی از مهریه یا تمام مهریه، به وی بدهد.
عسر و حرج، طبق مواد قانون مدنی در صورتی که دوام زوجیت زن و شوهر سبب عسر و حرج زوجه شود، وی می تواند به حاکم شرع رجوع و تقاضای طلاق کند، چنانچه عسر و حرج برای محکمه اثبات شود دادگاه می تواند زوج را اجبار به طلاق زن نماید.
از آنجایی که دعاوی خانوادگی و مسائل و مشکلات حقوقی ایی که ممکن است به وجود بیاید پیچیده تر از آن است که یک فرد عادی بتواند آن را حل نماید گرفتن وکیل و مشاوره گرفتن از وی، برای حل این اختلافات و مشکلات به وجود آمده می تواند اقدام معقولی برای فرد زیان دیده باشد.
بهترین وکلا برای شما کسانی هستند که در تکلیف مهریه در فسخ نکاح تخصص دارند.
برای انتخاب بهترین وکیل برای شما، دادسان شرایطی از جمله
را در نظر گرفته است و کافی است درخواست خود را ثبت فرموده تا موارد فوق را از چند وکیل دریافت بفرمائید.
هزینه ی اخذ وکیل برای تکلیف مهریه در فسخ نکاح معمولا درصدی از مبلغ مورد مطالبه می باشد.
هزینه گرفتن مشاوره از وکیل متخصص تکلیف مهریه در فسخ نکاح در بازه قیمتی زیر قرار دارد.