برخی مواقع در دادگاه های کیفری و حقوقی این امکان وجود خواهد داشت که خوانده یا متهم بعد از شکایت خواهان یا شاکی با وجود ارسال ابلاغیه یا اخطاریه در دادگاه حضور پیدا نکند. وجود همین امر سبب می شود که قضات دادگاه بدون حضور محکوم علیه اقدام به صدور حکم غیابی کیفری یا حقوقی نماید.
حکم غیابی، حکمی است که در آن فرد محکوم علیه در دادگاه حضور نداشته باشد. بدین منظور که اگر در هنگام اقامه دعوی محکوم له در دادگاه فرد محکوم علیه در هیچ یک از جلسات دادرسی حضور نداشته و برای این عدم حضور خود هیچگونه لایحه یا دفاعیه کتبی ارسال نکرده باشد و اخطاریه یا ابلاغیه برای وی فرستاده نشده باشد، حکمی که توسط قضات دادگاه صادر می شود غیابی تعریف می شود.
به مجموعه اعمالی که بعد از صدور حکم دادگاه باید اجرایی شوند، اجرای احکام گفته می شود. اجرای حکم کیفری طبق قانون آیین دادرسی کیفری به این صورت است که بعد از اینکه حکم قطعی شد، حکم باید به دادسرا بازگردانده شود؛ چرا که احکام کیفری توسط دادستان اجرایی می شوند. حال اگر در حکم صادر شده ابهام یا نقضی وجود داشته باشد، دادستان دوباره حکم را برای بررسی مجدد به دادگاه صادر کننده حکم اولیه می فرستد.
از آنجایی که در مجازات های کیفری هیچ کس را نمی توان به جای دیگری محکوم و مجازات کرد، قانون برای احکام کیفری یکسری شرایط را در نظر گرفته است که قضات باید در هنگام صدور حکم غیابی یا حضوری به آن دقت نمایند:
در اکثر موارد قضات دادگاه باید حکم دادگاه را به صورت حضوری صادر نمایند. مگر در مواقعی که شرایط ذیل برای صدور حکم غیابی کیفری موجود باشد:
حکم دادگاه در تمام موارد حضوری است؛ مگر اینکه حکم شرایط حکم غیابی را داشته باشد. بنابراین چنانچه خوانده در یکی از جلسات دادرسی حضور پیدا کند یا اینکه ابلاغ خوانده به صورت واقعی اتفاق افتاده باشد، صدور حکم دادگاه به صورت حضوری است. حتی اگر خوانده فقط در یکی از جلسات دادرسی حضور پیدا کرده باشد.
زمانی که محکوم علیه تمام شرایط حکم غیابی را داشته باشد، می تواند در قالب واخواهی به حکم غیابی صادر شده اعتراض نماید. مهلت این اعتراض برای افرادی که در ایران زندگی می کنند و افراد که خارج از ایران به سر می برند متفاوت می باشد. بدین صورت برای افرادی که داخل کشور هستند، مهلت واخواهی بیست روز می باشد و افرادی که برای خارج از کشور هستند، دو ماه در نظر گرفته اند.
زمانی که محکوم علیه یا خوانده نتواند در مهلت های گفته شده در دادگاه صدور حکم اولیه به رای غیابی صادر شده اعتراض کند، باید برای این عدم توانایی در اعتراض دادن دلیل محکمه پسند و قابل قبولی داشته باشد؛ در غیر اینصورت حق اعتراض از وی گرفته می شود.
احکام دادگاه حقوقی و کیفری همواره در مورد خواهان به صورت حضوری محسوب می شوند و فرقی هم نمی کند که خواهان یا شاکی پرونده در جلسات دادرسی حضور داشته یا نداشته باشد و حتی اگر هیچ دفاعیه کتبی برای خود به دادگاه ارسال نکرده باشد، باز هم حق واخواهی از آرای غیابی را نخواهد داشت.
همانطور که می دانید، ابلاغ احکام بر دو نوع واقعی و قانونی تعریف شده اند. به این صورت که اگر برگ ابلاغ واقعی به شخص خوانده یا محکوم علیه رسیده باشد و وی در هیچ یک از جلسات دادرسی حضور پیدا نکند یا دفاعیه کتبی برای دفاع از خود به دادگاه نفرستاده باشد، صدور حکم برای او به صورت حضوری است. همچنین نمی تواند حق واخواهی داشته باشد؛ چرا که واخواهی برای حکم های غیابی است نه حضوری.
در مورد اینکه واخواهی از آرای غیابی کیفری یک مرحله جدیدی از دادرسی محسوب می شود یا نه، بین اساتید علوم فقه اختلاف وجود دارد؛ چرا که بعضی از آنان واخواهی از آرای غیابی کیفری را یک مرحله جدید از دادرسی می دانند، در حالی که برخی دیگر از آنان به علت اینکه واخواهی در همان دادگاه صادر کننده رای غیابی اقامه می شود، آن را یک مرحله جدید نمی دانند.
مطابق دو ماده 305 و 217 قانون آیین دادرسی مدنی و کیفری، مرجع واخواهی برای اعتراض به احکام غیابی همان دادگاه صادرکننده حکم غیابی می باشد.
مطابق مفاد قانونی، چنانچه رای غیابی کیفری دادگاه تجدید نظر مبنی بر محکومیت شخص غایب باشد و شخص غایب یا وکیل یا نماینده قانونی او در هیچ یک از جلسات دادرسی حاضر نبوده و لایجه دفاعیه یا اعتراضی از جانب وی در دادگاه تجدید نظر موجود نباشد، رای دادگاه تجدید نظر به صورت غیابی صادر خواهد شد و فرد ذینفع دعوی می تواند در مهلت های گفته شده نسبت به رای غیابی اعتراض نمایند. مرجع اعتراض به آری غیابی دادگاه تجدید نظر، همان دادگاه صادر کننده رای (دادگاه تجدید نظر) می باشد.
در جرایمی که فقط جنبه حق الهی دارند، هرگاه محتویات پرونده، مجرم بودن محکوم علیه را اثبات نکند و تحقیق از متهم یا مجرم ضروری نباشد، دادگاه می تواند حکم برائت متهم را صادر کند. منظور از حدود الهی در این جرایم، جرایمی مانند شرب خمر، لواط و مساحقه است.
همانظور که ذکر شد، زمانی که محکوم علیه نتواند نسبت به حکم غیابی واخواهی داشته باشد و مهلت واخواهی به اتمام رسیده باشد، خواهان یا خوانده می تواند نسبت به رای غیابی کیفری صادر شده در دادگاه تجدید نظر اعتراض نمایند. مهلت این اعتراض برای دادگاه تجدید نظر همانند زمان در نظر گرفته شده برای واخواهی حکم غیابی است و این زمان بعد از آخرین روز اتمام واخواهی می باشد.
زمانی که محکوم علیه بنا به دستور قضات محکوم به جزای نقدی یا دیه شود، باید مبلغ ثبت شده را به حساب سیبای بانک ملی و به صورت نقدی واریز کند و اصل قبض ضمیمه پرونده کیفری شود. حال اگر محکوم علیه توانایی نقدی برای پرداخت جزای نقدی خود نداشته باشد، می تواند با معرفی اموال برای توقیف و فروش آن ها، دین خود را پرداخت نماید. و اگر پرداخت هر دو حالت از جانب محکوم علیه ممکن نباشد، بنا به شرایط دادگاه اجرای احکام کیفری، محکوم علیه می تواند درخواست اعسار برای پرداخت جزای نقدی را بدهد یا اینکه محکوم علیه راهی به جز حبس و زندانی شدن را نخواهد داشت.
زمانی که خوانده نتواند در دادگاه حضور پیدا کند و قضات برای جلوگیری از تضییع حق خواهان اقدام به صدور حکم بدون حضور خوانده می نماید، تنها فردی که می تواند به محکوم علیه در خصوص واخواهی و اعتراض به حکم غیابی کیفری صادر شده کمک کند، وکیل متخصص و آگاه به علوم کیفری می باشد؛ چرا که یک وکیل کیفری مجرب به خاطر تجربه و تبحری که دارد، به خوبی می داند برای موفقیت خوانده در واخواهی و تغییر رای غیابی کیفری صادر شده چه رویه های قانونی را باید دنبال کند.
بهترین وکلا برای شما کسانی هستند که تخصص در حکم غیابی کیفری دارند.
برای انتخاب بهترین وکیل برای شما، دادسان شرایطی از جمله
را در نظر گرفته است و کافی است درخواست خود را ثبت فرموده تا موارد فوق را از چند وکیل دریافت بفرمائید.
هزینه ی اخذ وکیل برای حکم غیابی کیفری معمولا درصدی از مبلغ مورد مطالبه می باشد.
هزینه مشاوره از وکیل متخصص حکم غیابی کیفری در بازه قیمتی زیر قرار دارد.
۵0 هزار تومان ۵00 هزار تومان