اصطلاح دعوی با مفهوم حق در تقسیم بندی دعاوی مالی و غیر مالی ارتباط زیادی دارد. اگر حقی که خواهان ادعای تضییع شدن آن را دارد، مالی باشد، دعوای آن مالی و اگر حق ضایع شده ی خواهان غیر مالی باشد، دعوای آن نیز غیر مالی خواهد بود. در واقع دعاوی مالی، اثرات مالی را در می خواهند داشت. به بیان دیگر، در دعاوی مالی، مورد مطالبه ی آن به طور مستقیم، مال می باشد، خواه این مال قابل ارزیابی باشد خواه خیر؛ اما در دعاوی غیرمالی، مستقیما مالی مورد مطالبه نیست بلکه حقیقت دعوای غیرمالی، موضوعی است که ممکن است نفع مالی یا معنوی در پی داشته باشد.
دعاوی مالی به دو دسته تقسیم می شوند. در ادامه به بررسی دو تقسیم بندی دعاوی مالی می پردازیم:
این دسته از دعاوی، موضوع مورد مطالبه به طور مستقیم مال قابل ارزیابی می باشد. به طور مثال، دعاوی مالکیت از دسته ی دعاوی مالی است.
تقسیم بندی دیگری از دعاوی مالی، دعاوی مالی غیرقابل ارزیابی می باشد. در این نوع دعاوی، مستقیما مورد مطالبه، مالی می باشد که قابل ارزیابی نیست. هزینه دادرسی دعاوی مالی غیرقابل ارزیابی به طور ثابت از پیش تعیین شده است. برخی از دعاوی مالی غیرقابل ارزیابی، به شرح زیر می باشد:
دعوای خلع ید، دعوایی می باشد که خواهان آن، مالک مال غیر منقولی می باشد و خواسته ی وی، متوقف شدن روند تصرف غیر مجاز ملک خود توسط متصرف می باشد. در دعوای خلع ید، مالک از دادگاه می خواهد ملک خود از تصرف دیگری در بیاید و به وی تحویل داده شود. امروزه مرجع صالح رسیدگی کننده به دعاوی خلع ید، شورای حل اختلاف می باشد. خواهان خلع ید، به منظور طرح این دعوا بایستی سند مالکیت ملکی که می خواهد از آن خلع ید کند را به همراه داشته باشد و به شورای حل اختلاف محل وقوع ملک مراجعه کند و دادخواست خلع ید را علیه متصرف اقامه کند. شرط لازم برای طرح دعوای خلع ید، داشتن سند مالکیت می باشد. در صورتی که خواهان دعوای خلع ید، سند مالکیت نداشته باشد و متصرف ادعای مالکیت وی را قبول نداشته باشد، ابتدا فرد خواهان باید در دادگاه دعوای اثبات مالکیت را مطرح نماید و پس از صدور حکم دادگاه و اثبات مالکیت خواهان، وی می تواند در شورای حل اختلاف دعوای خلع ید را مطرح نماید. متصرف به دو شکل می تواند ملک مالک را تصرف کرده باشد. در ادامه به بیان دو شکل دعوای خلع ید می پردازیم:
دادگاه برای رسیدگی به پرونده خلع ید، اقداماتی را انجام می دهد تا سریع تر و بهتر حکم خود را صادر کند. اقدامات دادگاه در خصوص پرونده خلع ید به شرح زیر می باشد:
در ادامه قصد داریم به بیان تعریف ملک مشاع و جوانب خلع ید از ملک مشاع بپردازیم:
ملک مشاع، ملکی می باشد که چند نفر در مالکیت آن سهیم هستند و مالکیت هر یک از شرکا، در هر یک از قسمت های ملک مشاع تقسیم شده است. به طور مثال در یک آپارتمان، راه پله یا راهرو ها، مشاع می باشند و همه ی ساکنین آپارتمان در مالکیت راه پله و راهرو ها سهیم هستند. نقطه ی مقابل ملک مشاع، ملک مفروز یا ملک اختصاصی می باشد. ملک مفروز یا اختصاصی، ملکی می باشد که در انحصار مالکیت یک فرد می باشد. به طور مثال ویلایی که در شش دانگ آن در مالکیت فردی می باشد، ملک مفروز یا اختصاصی می باشد.
ملک مشاع در اختیار دو یا چند نفر شریک می باشد که در مالکیت آن، سهیم هستند. اما سوالی که مطرح می شود این است که چه چیزی باعث می شود دو یا چند نفر در مالکیت ملکی با یکدیگر سهیم باشند؟در ادامه به بررسی سبب مالکیت مشاعی می پردازیم:
در این نوع مالکیت، دو یا چند نفر با اختیار خود اقدان به انجام معاملاتی ملکی می نمایند که نتیجتا، دو یا چند نفر در مالکیت ملکی با یکدیگر سهیم می شوند. به طور مثال، دو فرد با توافق و رضایت اقدام به خرید یک واحد آپارتمان می نمایند و هر دو نفر در مالکیت آن آپارتمان سهیم خواهند بود.
در این نوع مالکیت، دو یا چند نفر بدون اراده و اختیار خود در مالکیت ملکی با یکدیگر سهیم می شوند. به طور مثال پس از مرگ متوفی، اموال وی به طور مشاعی بین وراث وی تقسیم خواهد شد و سهم هر یک از وراث به طور با سهم دیگری مخلوط شده است که قابل تفکیک نمی باشد.
ملک مشاع در اختیار همه مالکین قرار دارد و هر یک از مالکین، در همه اجزای مال مشاع سهیم هستند. از آنجایی که ملک مشاع در اختیار تمام مالکین است، هیچ از یک از مالکین حق دخالت در حق دیگران و تصرف بدون اذن و رضایت دیگران شریکان در ملک مشاع را ندارد. بر اساس ماده 43 قانون اجرای احکام مدنی، اگر به اگر به نفع یکی از مالکین مشاعی و علیه متصرف مال مشاع، حکم خلع ید صادر شود، متصرف از ملک بیرون رانده می شود، اما ملک در اختیار محکوم له قرار نخواهد گرفت؛ زیرا لازمه تصرف محکوم له بر ملک، تصرف در سهم سایر شرکای ملک مشاعی نیز می باشد که این تصرف نیاز به اجازه آنها دارد و اگر بدون اجازه، تصرفی در ملک صورت بگیرد، متصرف غاصب و در نتیجه ضامن خواهد بود؛ حتی اگر مالک ملک مشاعی، سهم خود را به دیگری اجاره دهد، برای تسلیم کردن مال مورد اجاره به مستاجر، باید اجازه شریک های دیگر ملک مشاع را اخذ کند.
ممکن است در دعوای خلع ید بین طرفین دعوا، ارتباطی وجود داشته باشد. به بیان دیگر، دو حالت برای طرح دعوای خلع ید قابل بررسی می باشد:
اما در دعوای تخلیه ید میان مالک و غاصب رابطه قراردادی وجود دارد. به طور مثال دو نفر قرارداد اجاره منعقد می کنند و مستاجر پس از انقضای مهلت قرارداد، از تخلیه ملک خودداری می نماید، در این صورت مالک می تواند اقدام به طرح دعوای تخلیه ید نماید.
در دعوای خلع ید، مالک برای تخلیه ملک خویش بایستی در اولین مرحله مالکیت خود را اثبات نماید، در حالی که مالکیت طرفین در دعوای رفع تصرف عدوانی بی اهمیت می باشد. طرفین دعوای رفع تصرف عدوانی، متصرف سابق و متصرف فعلی می باشند و متصرف سابق علیه متصرف فعلی اقدام به طرح دعوای رفع تصرف عدوانی می نماید. همچنین ذکر شد که اثبات مالکیت از ارکان رفع تصرف عدوانی نیست، بلکه اثبات تصرف سابق خواهان و اثبات تصرف عدوانی خوانده ارکان این دعوا می باشد.
بر اساس نظر اکثریت حقوق دانان، با توجه به فراز 12 ماده 3 قانون وصول، در دعاوی مالی غیر منقول، ارزش خواسته همان است که خواهان در دادخواست خود تعیین می کند، در نتیجه اکثریت حقوق دانان دعوای خلع ید را مالی دانسته و معتقدند که هزینه دادرسی باید بر اساس ارزش معاملاتی ملک در منطقه خودش پرداخت گردد. اقلیت دیگری از حقوق دانان با توجه و استناد به ماده 7 قانون تشکیل دادگاه های حقوقی بر این باورند که اگر در خصوص مالکیت، بین طرفین دعوا نزاع وجود داشته باشد، دعوای خلع ید مالی و در غیر این صورت، دعوایی غیرمالی می باشد.
بر اساس ماده 170 قانون آیین دادرسی مدنی، در تصرف عدوانی لازم نیست شاکی، مالک باشد. بلکه مستاجر، مباشر، خادم، رعیت، کارگر و هر کسی که به نمایندگی یا به امانت، مال غیر را متصرف است، می تواند به قائم مقامی مالک طرح دعوی کند. ولی تنها افراد ذی نفع، وکیل و یا قائم مقام قادر به مطرح کردن دعوی خلع ید هستند.
دعوی خلع ید جزو دعاوی اموال غیرمنقول مالی به حساب می آید و برای پرداخت هزینه دادرسی، با توجه به ارزش معاملاتی املاک در هر منطقه عمل شده و اختلاف یا عدم اختلاف در مالکیت بی اثر است.
در ادامه برخی از نمونه های دعاوی رایج مالی و غیر مالی را بیان خواهیم کرد.
برخی از دعاوی رایج مالی به شرح زیر می باشد:
برخی از دعاوی رایج غیر مالی به شرح زیر میباشد:
بهترین وکلا برای شما کسانی هستند که تخصص در خلع ید مالی یا غیر مالی دارند.
برای انتخاب بهترین وکیل برای شما، دادسان شرایطی از جمله
را در نظر گرفته است و کافی است درخواست خود را ثبت فرموده تا موارد فوق را از چند وکیل دریافت بفرمائید.
هزینه ی اخذ وکیل خلع ید مالی یا غیر مالی معمولا درصدی از مبلغ مورد مطالبه می باشد.
هزینه ی مشاوره از وکیل خلع ید مالی یا غیر مالی در بازه قیمتی زیر قرار دارد.
20 هزار تومان 200 هزار تومان