یکی از پرسش هایی که از مسئولان و وکلا پرسیده می شود و به نوعی بسیاری که دچار مشکلات حقوقی شده اند، با آن برخورد می کنند، درباره چگونگی اعاده حیثیت است. زیرا در برخی از پرونده ها که اختلافات کوچک و انتقام جویی پای طرفین دعوا را به دادسرا باز می نماید، در واقع یکی از دو طرف اختلاف برای اینکه دیگری را زیر فشار قرار دهد و انتقام بگیرد، از طرف دیگر شکایت واهی کیفری و جزایی می نماید و باعث پیدایش نگرش منفی در ذهن خویشان و آشنایان به طرف مقابل می شود.
جبران این نگاه منفی اصلا کار آسانی نیست، پیش از همه عموما مدت رسیدگی به پرونده در دادسرا و دادگاه زمانی که طولانی می شود که این خود در تشدید نگاه منفی آشنایان موثر است و نکته دوم آن است که پس از این که متهم از اتهام تبرئه شد، همه به این رای دسترسی ندارند و این موضوع هم محتمل است که هیچ گاه از آن مطلع نشوند. در چنین وضعی متهمی که از اتهام تبرئه شده است، بسیار متضرر می گردد و می بایست راهی برای جبران این وضع باشد، اینجا است که موضوع اعاده حیثیت مطرح می گردد. علاوه بر این، تقضای خسارت معنوی هم راهی برای جبران خسارت چنین شهروندی می تواند باشد.
از نظر اجتماعی هر شخصی که با اقدام خود موجب ضرر رساندن به شخص دیگری شود و از نظر مادی یا معنوی به وی خسارت وارد کند، باید در چارچوب ضابطه سببیت خسارات وارده را جبران نماید. این یک اصل اجتماعی است که به تدریج در قوانین موضوعی کشورها اثر گذاشته است و با توجه به آن ضمانت اجراهای مدنی و کیفری متنوعی برای تضمین حقوق از دست رفته اشخاص خسارت دیده پیش بینی شده است که یکی از این ضمانت اجراها اعاده حیثیت است.
این اصطلاح به مفهوم اعاده یا بازگرداندن وضع افراد از باب تنزل حیثیت و موقعیت اجتماعی ناشی از طرح شکایت ناروا به حالت سابق است. به دیگر سخن با این اقدام سعی می شود که آبروی از دست رفته شخص در افکار عمومی یا در جمع خاص به صورت مجدد احیا شود و با اثبات بی گناهی وی موقعیت اجتماعی خسارت دیده به حالت نخست برگردد. در مجموع اعاده حیثیت بیشتر ناظر به بازگرداندن اعتبار معنوی شخص از طریق قانونی است. قانون گذار در اکثر کشورها شیوه های مختلفی را برای آن در نظر گرفته است که نخستین روش انتشار حکم بی گناهی اشخاص از طریق رسانه ها و شیوه هایی است که بتواند پیام این حکم را به اطلاع عموم مردم برساند. دومین سازوکار، تعقیب شخص مفتری است، به این معنا که شخصی که با طرح شکایت غیرواقعی باعث هتک حیثیت اشخاص شده است. او فردی را متهم به ارتکاب جرمی کرده است که پس از رسیدگی قضایی روشن می گردد بی گناه است، در نتیجه با اثبات سوءنیت شاکی و اینکه وی قصد زیان رساندن به دیگری داشته است، افترا زننده به مجازات جرم افترا محکوم می گردد، این قاعده ای است که در اکثر کشورهای جهان صادق است.
اصولا اعاده حیثیت در زندگی اجتماعی مشخص تر و دارای ظهور خارجی بارزتری است، زیرا اعاده حیثیت شامل اقداماتی دال بر اعلام و انتشار بی گناهی فرد از اتهام واهی و غیر واقعی که به او منتسب شده، باطل شدن ادعای شاکی و اثبات سلامت رفتاری مشتکی عنه یا فردی که از او شکایت شده است، می گردد. در قانون به منظور تقویت این وضع مقرر شده است که غیر از انتشار بی گناهی شخص از طریق جراید، رسانه ها و روزنامه ها، می توان فرد شاکی را نیز به عنوان مفتری تعقیب و به مجازات قانونی محکوم نمود. البته در صورتی که شخصی با نشر اکاذیب در جمع یا از طریق رسانه ها از دیگری هتک حیثیت و آبرو نماید، بزه دیده این حق را دارد که به عنوان نشر اکاذیب او را تعقیب و در نتیجه به عموم اعلام نماید که مطالبی که این شخص به صورت نادرست برای هتک حیثیت او در جمع یا در نزد مقامات اعلام نموده، کذب بوده است و مجازات نشردهنده اکاذیب اثبات می نماید که منتشرکننده اطلاعات نادرست مجرم است.
در قانون مجازات اسلامی شخصی که محکوم شده است در شرایط خاصی مشمول محرومیت های اجتماعی می گردد، اما با گذشت زمان معینی این محرومیت ها از بین می رود. در پاسخ به این پرسش آیا این موضوع هم عنوان اعاده حیثیت دارد یا خیر؟ می توان گفت، اعاده حیثیت در علم حقوق و در مفاهیم اجتماعی در واقع مربوط به افرادی می گردد که مرتکب جرم نشده و بی گناه هستند و بی گناهی آن ها نیز اثبات شده است. به دیگر سخن موضوع اعاده حیثیت در خصوص مجرمان مطرح نمی گردد. درباره مجرمان وضعیت دیگری به وجود می آید، وضعیتی که از آن تحت عنوان اعاده حقوق اجتماعی یاد می گردد. قانون گذار ارتکاب برخی از جرایم را موجب محرومیت مرتکبان آنها از حقوق اجتماعی شناخته است، محرومیتی که با گذشت مدت زمان مشخص از ارتکاب جرم یا اجرای مجازات از مجرم زدوده می گردد. به دیگر سخن مجرمانی که به دلیل ارتکاب جرایم خاص از حقوق اجتماعی خود محروم شده اند با گذشت زمان خاصی مجددا دارای همان حقوق از دست رفته خواهند شد، در نتیجه در این جا اعاده حیثیت به آن معنایی که قبلا مورد توضیح قرار گرفت مشخص می شود، بلکه حالت دیگری تحت عنوان اعاده حقوق اجتماعی مطرح می گردد.
کسانی که قربانی طرح شکایت واهی و بی اساس شده اند و به حیثیت آنها ضربه وارد شده است، معمولا به دنبال راهی می گردند که به بهترین روش ممکن حیثیت خود را مجدد احیا کنند و افترا زننده را به سزای عمل خود برسانند. در پاسخ به پرسش دیگری مبنی بر این که شخصی که از او شکایت بی دلیل شده است چگونه می تواند از حیثیت ضربه خورده خود دفاع نماید. می توان گفت، چنین شخصی این حق را دارد که با طرح شکایت افترا علیه شخصی که این شکایت غیرقانونی را مطرح کرده است برای اعاده حیثیت خود تلاش نماید. به این معنا که فرد پس از اثبات بی گناهی خود می تواند بنابر ماده 697 قانون مجازات اسلامی به عنوان مفتری شخص شاکی را تعقیب نماید. به طور معمول در این خصوص شخص با طرح شکایت افترا به دادسرا، تقاضای تعقیب، تحقیق و محکومیت مفتری را می نماید. در همین راستا مفتری احضار می گردد و دفاعیات خود را ارایه می دهد، اما در صورت با اثبات سو نیت وی، کیفرخواست صادر و پرونده برای رسیدگی به اتهام مربوط به دادگاه عمومی جزایی ارسال می گردد.
قانون جدید مجازات اسلامی پس از طی افت و خیزهای بسیار در مجلس شورای اسلامی و شورای نگهبان بالاخره برای اجرا به دولت ابلاغ شده است. در بیان تفاوت های موجود میان اعاده حیثیت در قانون مجازات جدید و اعاده حیثیت در قانون مجازات مصوب 1370می توان گفت که در قانون مجازات اسلامی که در سال 1370 تصویب شده بود، مجازات ها به 5 دسته حدود، قصاص، دیات، تعزیرات و کیفرهای بازدارنده تقسیم شده بودند. در قانون جدید، قسم آخر مجازات ها یعنی مجازات های بازدارنده حذف شد و سه بخش حدود، قصاص و دیات نیز مجددا بازبینی شد. با وجود این اتفاقات در بخش تعزیرات تحولی صورت نگرفت و از آنجا که اعاده حیثیت در بخش تعزیرات در نظر گرفته شده است در این باره تحولی صورت نگرفت و اعاده حیثیت به همان وضع سابق باقی ماند.
به طور کلی می توان گفت برای اعاده حیثیت شخصی که با طرح شکایت غیر واقعی و واهی اعتبار او در جمع خویشان و آشنایان ضربه خورده است، دو راه موجود است، نخستین راه طرح شکایت افتراست. در صورتی که وقوع این جرم ثابت گردد، مفتری که شکایت واهی مطرح نموده است مجازات خواهد شد و بدین ترتیب حیثیت ضربه خورده شهروندان جبران می گردد. اما شیوه دیگری که برای جبران خسارت چنین اشخاصی وجود دارد، جبران خسارت معنوی آنها است.
مطابق با آن چه که در ماده 1 قانون مسئولیت مدنی بیان شده است: هرکس بدون مجوز قانونی عمدا یا در نتیجه بی احتیاطی به جان یا سلامتی یا مال یا آزادی یا حیثیت یا شهرت تجارتی یا به هر حق دیگر که به موجب قانون برای افراد ایجاد گردیده، ضربه ای وارد کند که موجب زیان مادی یا معنوی دیگری گردد مسئول جبران خسارت ناشی از عمل خود است. همان طور معلوم است زیان معنوی به صراحت در این ماده از قانون مسئولیت مدنی قابل جبران اعلام شده است و این ماده می تواند مستندی برای دادگاه ها باشد تا با صادر کردن رای به جبران زیان معنوی متحمل شده به شهروندان، از آن ها در مقابل طرح شکایت های واهی، بی پایه و بدون پشتوانه حمایت گردد.
بهترین وکلا برای شما کسانی هستند که تخصص شکایت واهی کیفری دارند.
برای انتخاب بهترین وکیل برای شما، دادسان شرایطی از جمله:
را در نظر گرفته است و کافی است درخواست خود را ثبت فرموده تا موارد فوق را از چند وکیل دریافت بفرمائید.
هزینه ی اخذ وکیل شکایت واهی کیفری معمولا درصدی از مبلغ مورد مطالبه می باشد.
هزینه مشاوره از وکیل متخصص شکایت واهی کیفری در بازه قیمتی زیر قرار دارد.
20 هزار تومان 200 هزار تومان