بی شک گران بهاترین ارثی که فرد متوفی بر جای می گذارد کارهای نیک و علم و تجربیات او می باشد. با این وجود چه بسیار خانواده های هستند که بر سر تقسیم ارث و ثروت پدران خود دچار اختلاف و جدال های شدیدی در بین خود شده اند و با این کار حتی جان خود را از دست داده اند. علت اتفاق افتادن این اوامر باعث به وجود آمدن قوانین و باید ها و نباید ها حاکم در سطح کشور شد تا بلکه قوانین از به وجود آمدن این اختلافات جلوگیری کند.
ارث به کلیه اموال، بدهی ها، حقوق و ملک و املاک به جای مانده از متوفی گفته می شود. که در خصوص تقسیم این ارث و میراث به جای مانده در همه ادیان و ادیان قبل از اسلام اقدامات متفاوتی صورت گرفته، به طور مثال قبل از اسلام، برای زن حقوق ارثی مستقل و مسلمی قائل نبودند، یا اصلاً به او ارث نمیدادند یا اگر میدادند به صورت سهم قطعی و مفروض نبود، بلکه احتمال داشت که بهعنوان وصیت، مالی را برای زن بگذارند. به عبارتی دیگر، محرومیت زن از ارث، سنت رایج و حاکم بر ادیان قبل از اسلام بود. مطابق با قوانین اسلامی، ارث بین فرزندان پسر و دختر به صورت ۲ سهم برای پسر و یک سهم برای دختر تقسیم میشود. چنانچه پدر و مادر وارث باشند سهم آنها نیز به صورت ۲ به ۱ خواهد بود. در صورت مرگ پدر و وجود فرزندان و مادر، ارث مادر ۱ قسمت از ۸ قسمت کل داراییها خواهد بود.
پدر و مادر میت در کنار اولاد او و در صورتی که متوفی اولاد نداشته باشد در کنار نوه و در صورت نداشتن نوه در کنار نبیره و.. از متوفی ارث می برند. از این رو نه فرزندان مانع ارث بری پدر و مادر متوفی می شوند و نه پدر و مادر متوفی مانع ارث بردن فرزندان.
در صورتی که هیچ یک از وراث طبقه اول نباشند اموال ماترک بین وراث طبقه ی دوم تقسیم می شوند. دسته اول از طبقه دوم یعنی اجداد، کسانی هستند که شخص به یک یا چند فاصله از آنان متولد شده است خواه از طرف مادر با آن شخص نسبت داشته باشد(اجداد مادری) یا خواه از طرف پدر (اجداد پدری) با آن شخص در ازتباط باشند. دسته دوم از طبقه دوم برادر یا خواهر و فرزندان آن ها هستند.
در این طبقه منظور افراد سببی فرد متوفی می باشد. مانند عمو، خاله، دایی و فرزندان آن ها. همان طور که متوجه شده اید درجات نزدیک تر به میت مانع از ارث بردن درجات دورتر هستند، و در صورت نبودن درجات نزدیکتر درجات دورتر حق ارث بری از فرد متوفی شده را دارند، از این رو در صورت نبودن افراد این طبقه برای ارث بری از اموال میت فرزندان عمو یا خاله یا دایی حق داشتن ارث را دارند.
شرط اصلی برای ارث بری زن و شوهر از همدیگر این است که ازدواج آن ها به صورت دائم در عقدنامه به ثبت رسیده باشد. در این صورت میزان سهم شوهر از ارث زن (زوجه) در صورت نداشتن فرزند به صورت نصف سهم الارث از زوجه می باشد، اما اگر فرزند داشته باشد این سهم به یک چهارم از سهم الارث می رسد. برای زنان هم به این صورت است که اگر شوهر زن فوت کند و فرزندی داشته باشند، در این صورت یک هشتم اموال شوهر به زن میرسد و اگر فرزند نداشته باشند، سهم الارث زن یک چهارم اموال شوهر است.
مطابق قانون، وقتی فرزندی زودتر از والدین خود فوت می کند، ورثه آن فرزند از جد پدری خود ارث نمی برند. به عبارت ساده تر شخص مرده از کسی ارث نمی برد تا آن مال به بازماندگانش منتقل شود و این با محرومیت از ارث تفاوت دارد.
در رابطه با تقسیم ارث بدون حضور وراث می توان گفت که در مرحله انحصار وراثت حتی اگر تعدادی از وراث مدارک خود را ارائه ندهند و همکاری لازم را نداشته باشند اقدام یکی از وراث این وظیفه را از دیگران سلب می کند و بهتر این است که وراث با توافق با هم یکی از وراث را به عنوان وکیل برای انجام این کار مامور کنند. اما اگر وراث دیگر همکاری نکنند و مدارک خود را تحویل ندهند به دلیل آنکه شورای حل اختلاف، خود از اداره ثبت احوال استعلام خواهد گرفت در روند بررسی انحصار ورثه خللی ایجاد نخواهد شد.
گاهی وراث با تصرف مال منقول یا غیر منقول به جای مانده از متوفی مانع از تقسیم ارث بین سایر وراث می شود که در این صورت، در مورد تصرف یکی از ورثه بر اموال منقول باید روشن شود که آیا تحریر (نوشتن) ترکه صورت گرفته یا نه. اگر تحریر ترکه انجام شده باشد باید آن اموال نزد یکی از ورثه امانت باشد تا پس از تقسیم ترکه وضع آنها روشن شود. اما اگر ترکه تحریر نشده باشد، چون طبیعت مال منقول قابل جابه جایی است و می تواند توسط متصرف مخفی و پنهان شود لذا اثبات این که در ید ورثه ی متصرف می باشد، بسیار دشوار است. اما در خصوص اموال غیر منقول به عنوان مال مشاع در مالکیت همه وراث است لذا تصرف در آن توسط یکی از ورثه بدون اذن سایر وراث ممنوع است و مشمول مقررات مربوط به «شرکت» در قانون مدنی است. در این صورت، وراث متصرف باید از آن رفع تصرف نماید وگرنه از طریق اقامه ی دعوا از ناحیه هر یک از سایر وراث غیر متصرف، محکوم به خلع ید می شود.
گاهی وراث برای تقسیم ارث با یکدیگر همکاری لازم را ندارند و بنابراین به علت خواسته های شخصی خود شروع به بحث و جدال در رابطه با تقسیم ارث می کنند، لذا در این مواقع افرادی که مایل به تقسیم ارث هستند باید به دادگاه درخواست تقسیم ماترک تسلیم نمایند تا دادگاه در صورتی که سهم آن ها قابل تقسیم باشد (مانند پول) آن را تقسیم کنند در غیر این صورت مال را به مزایده گذاشته و از پول بدست آمده از فروش مال، تقسیم بندی ارث را بین وراث انجام می دهند.
گرفتن مشاوره از وکیل برای عدم همکاری وراث برای تقسیم ارث می تواند از بحث و گفت و گو های بین وراث برای تقسیم ارث کمتر کند، چرا که ورثه ها هر یک فقط به دنبال گرفتن ارثیه خود از اموال ماترک می باشند و نمی خواهند به این اطلاعات واقف شوند که قانون برای هر یک از خویشاوندان متوفی طبقاتی در نظر گرفته است تا بلکه هیچ حقی از فردی ضایع نشود، و با علم به این قانون می توان دادگاه ها و دادسراها را از افراد معترض برای تقسیم ارث و میراث کمتر کرد و هرج و مرج اجتماع را برای تقسیم ارث کاهش داد.
بهترین وکلا برای شما کسانی هستند که در عدم همکاری وراث در تقسیم ارث تخصص دارند.
برای انتخاب بهترین وکیل برای شما، دادسان شرایطی از جمله
را در نظر گرفته است و کافی است درخواست خود را ثبت فرموده تا موارد فوق را از چند وکیل دریافت بفرمائید.
هزینه ی اخذ وکیل برای عدم همکاری وراث در تقسیم ارث معمولا درصدی از مبلغ مورد مطالبه می باشد.
هزینه مشاوره از وکیل متخصص عدم همکاری وراث در تقسیم ارث در بازه قیمتی زیر قرار دارد.