یکی از روش های شکایت از حکم طلاق، فرجام خواهی طلاق می باشد. که در آن فرجام خواه با تقدیم درخواست فرجام خواهی طلاق به دیوان عالی کشور و در نظر داشتن مدت زمان رسیدگی به پرونده طلاق در دیوان عالی کشور، خواهان انطباق یا عدم انطباق رای صادر شده با مقررات و قوانین می باشد. اما فرجام خواه باید بداند که این درخواست وی دلیل بر تغییر یا جایگزینی رای یا حکم جدیدی در خصوص دعوی طلاق نیست.
طبق قانون مدنی، حق طلاق زن، حقی است که قانون آن را در اختیار مرد قرار داده است و هیچ کس نمی تواند این حق را از وی بگیرد به جز خود مرد، حال مرد می تواند طبق توافقی که با زوجه کرده است حق طلاق یا وکالت در طلاق را به زوجه بدهد.
برای این مورد قانون مدنی دو زمان را تعیین کرده است. این دو زمان عبارت اند از:
مدت زمان رسیدگی به پرونده طلاق در دیوان عالی کشور طبق قانون آیین دادرسی مدنی، متفاوت می باشد. به این صورت که اگر فرجام خواهی بعد از اتمام دادگاه بدوی باشد، زمان فرجام خواهی برای فرجام خواه به بعد از انقضای مهلت دادگاه تجدید نظر خواهی موکل می شود و اگر فرجام خواهی بعد از تشکیل دادگاه تجدید نظر باشد، زمان فرجام خواهی برای فرجام خواه از تاریخ ابلاغ رای تجدید نظر می باشد.
رسیدگی به دعوی فرجام خواهی طلاق در دیوان عالی کشور می باشد و مدت زمان رسیدگی به پرونده طلاق در دیوان عالی کشور دارای بازه مشخص است. هدف از وجود چنین دادخواستی برای فرجام خواه این هست که قانون همواره به دنبال اجرای عدالت و هماهنگی قضات و دادگاه ها و دادگستری ها برای صدور یک رای و یک نظریه بوده، برای همین دیوان با رسیدگی و نظارت بر آراء صادره از دادگاه ها به دنبال اجرایی کردن این هدف می باشد.
طبق قانون، در مدت زمان فرجام خواهی طلاق، علاوه بر طرفین دعوی طلاق یا قائم مقام یا نمایندگان قانونی و وکلای آنان، دادستان کل کشور نیز می تواند به تقاضای ذینفع خواهان فرجام خواهی در موضوع طلاق باشد.
مطابق قانون آیین دادرسی مدنی، مهلت فرجام خواهی برای افراد مقیم ایران بیست روز و برای افراد خارج از ایران دو ماه می باشد. اما اگر به هر دلیل منطقی و محکمه پسند، فرجام خواه نتواند در مدت زمان فرجام خواهی طلاق اقدامی کند و یا اینکه درخواست فرجام خواهی وی رد شود، باز هم فرصت دیگری برای فرجام خواه وجود دارد و آن هم فرجام خواهی از دادستان کل کشور است.
پس از وصول پرونده در مدت زمان رسیدگی به پرونده طلاق به دیوان عالی کشور، رئیس دیوان عالی یا یکی از معاونان وی، پرونده را با رعایت ترتیب وصول به یکی از شعب دیوان ارسال می نماید و شعبه ای که پرونده طلاق برای آن ارسال شده به نوبت و زمان وصول پرونده دقت کرده و طبق آن به پرونده رسیدگی می کند مگر در خصوص این مورد استثنایی وجود داشته باشد که رسیدگی به پرونده طلاق خارج از نوبت صورت بگیرد. پس از ارجاع درخواست فرجام خواهی به شعب، دیوان عدالت اداری، رسیدگی به پرونده را بدون حضور اصحاب دعوا انجام می دهد اما همیشه قرار به این صورت نبوده و در صورت لزوم و حضور الزامی، دیوان طرفین دعوی را برای رسیدگی به پرونده فراخوانی می کند پس از بررسی و اعلام نظر اکثریت در خصوص درخواست فرجام خواهی دیوان عدالت نظر خود را در خصوص فرجام خواهی ابلاغ می نماید.
قانون آیین دادرسی مدنی در خصوص آراء قابل فرجام خواهی اصل را بر قطعیت احکام صادره از دادگاه بدوی و دادگاه تجدید نظر کرده است و برای آراء که در دادگاه بدوی به علت عدم درخواست دادگاه تجدید نظر خواهی قطعیت یافته اند استثنا قرار داده است، بدین منظور که احکامی قابلیت فرجام خواهی را دارند که:
نکته مهمی که در اینجا بیان شده این هست که در خصوص آراء قابل فرجام خواهی، کلمه طلاق را به صورت مطلق بیان کرده، بنابراین طبق این قانون و نظر شعب دیوان عدالت، چنین استنباط می شود که کلیه ی دعاوی مربوط به طلاق می تواند قابلیت رسیدگی فرجام خواهی را داشته باشند. اما در خصوص نکاح و فسخ، فرجام خواهی فقط برای دعاوی اصل نکاح و اصل فسخ می باشد.
در کل دعاوی به دسته مالی و غیر مالی تقسیم می شوند که مهریه و تقاضای آن جز دعاوی مالی است و طبق ماده 367 قانون آیین دادرسی مدنی احکام مالی که خواسته آن (نه ارزش آن) بیش از دو میلیون ریال باشد، قابلیت فرجام خواهی را دارند.
از شباهتی که می توان برای این دو دعوی در نظر گرفت، این است که هم اعاده دادرسی و هم فرجام خواهی جز طرق شکایت های فوق العاده از آراء دادگاه می باشند که در آن فرجام خواهی بدین معناست که دیوان عالی کشور انطباق یا عدم انطباق رای صادر شده را با مقررات و موازین شرعی تطبیق و تشخیص دهد و در نهایت آن را تایید یا نقض کند. اما دعوی اعاده دادرسی در همان مرجعی اقامه می شود که رای را صادر کرده است، و متقاضی اعاده دادرسی، ادعا دارد که رای دادگاه بدوی به علت جهات اعاده دادرسی باید دوباره مورد بررسی مجدد قرار گیرد در حالی که در فرجام خواهی چیزی به عنوان رسیدگی مجدد وجود ندارد.
واخواهی، عبارت است از اعتراض یا شکایتی که محکوم علیه غایب نسبت به حکم غیابی دارد. این درخواست واخواهی فقط برای حکم های غیابی است و برای حکم های حضوری قابل استماع نمی باشد و اقامه این دعوی در دادگاه صادر کننده حکم غیابی است. دیگر ویژگی که برای واخواهی وجود دارد این هست که واخواهی حقی است که فقط برای محکوم علیه می باشد؛ در حالی که درخواست فرجام خواهی می تواند برای طرفین دعوی باشد. تنها شباهتی که می توان برای این دو دعوی در نظر گرفت، این است که مهلت و زمان فرجام خواهی و واخواهی برای افراد مقیم ایران (بیست روز) و افراد مقیم خارج (دو ماه) یکسان می باشد.
هنگامی یک فرد می تواند با چشم باز یک وکیل متخصص در حوزه فرجام خواهی و طلاق انتخاب نماید که بتواند میزان سابقه و تجربه وکیل در مورد دعاوی فرجام خواهی طلاق را مشاهده کرده و در کنار این مورد نیز بتواند درصد موفقیت و رزومه وکیل متخصص را ببیند و سپس اقدام به اخذ وکیل یا مشاوره از وی نماید. این اقدامی است که وکلای دادسان برای موکلین خود فراهم نموده اند.
بهترین وکلا برای شما کسانی هستند که تخصص در فرجام خواهی طلاق دارند.
برای انتخاب بهترین وکیل برای شما، دادسان شرایطی از جمله
را در نظر گرفته است و کافی است درخواست خود را ثبت فرموده تا موارد فوق را از چند وکیل دریافت بفرمائید.
هزینه ی اخذ وکیل برای فرجام خواهی طلاق معمولا درصدی از مبلغ مورد مطالبه می باشد.
هزینه مشاوره از وکیل متخصص فرجام خواهی طلاق در بازه قیمتی زیر قرار دارد.
20 هزار تومان 200 هزار تومان