وکیل شخصی است که از طرف شخص حقوقی یا حقیقی دیگری، به موجب عقد وکالت مامور انجام کاری می شود.
موکل شخصی است که به وکیل در انجام امری وکالت می دهد.
معنی لغوی وکالت، واگذار نمودن است و در اصطلاح حقوقی، بر اساس ماده 656 قانون مدنی وکالت عقدی است که به موجب آن یکی از طرفین طرف دیگر را برای انجام امری نایب خود می نماید. در یک تقسیم بندی وکالت به وکالت قضایی و غیر قضایی تقسیم می شود:
وکالت قضایی به این معنی است که شخص، در امور دادگاهی، شخص دیگری را به عنوان وکیل خود معرفی نماید. در این نوع وکالت، محدوده وکالت وکیل، امور قضایی می باشد.
وکایت غیرقضایی به این معنی است که شخصی به طور رسمی یا عادی، برای انجام امور کاری یا اداری خود، وکیل انتخاب نماید.
در زیر به بررسی انواع وکالت می پردازیم:
وکالت مطلق به این معنی است که شخصی برای تمامی امور وکیل شود و این وکالت شامل تمامی امور اداری و مالی موکل می باشد. در وکالت مطلق، وکیل نیازی به اجازه موکل ندارد. بر اساس ماده 661 قانون مدنی، در صورتی که وکالت مطلق باشد فقط مربوط به اداره کردن اموال موکل خواهد بود.
در وکالت مقید، موارد وکالت وکیل، معین و مشخص است و وکیل باید در همان موارد عمل نماید. بر اساس ماده 663 قانون مدنی، وکیل نمیتواند عملی را که از حدود وکالت او خارج است انجام دهد.
وکیل در قبال خساراتی که به موکل خود وارد می نماید، مسئول خواهد بود. وکیل باید در اقدامات و تصمیمات خود، صلاح موکل را رعایت کند. وکیل نباید از اختیارات داده شده تجاوز نماید. اگر برای انجام امری، دو وکیل معین شده باشد، وکیل اول نمی تواند بدون وکیل دوم در امری دخالت کند.
موکل باید به تعهداتی که در برابر وکیل خود کرده است عمل نماید. موکل باید مخارج اقدامات وکیل را بپردازد. موکل موظف است اجرت وکیل را بدهد مگر اینکه وکیل در عقد وکالت اجرت را به طور دیگری معین کرده باشد.
طلاق در لغت به معنی رهایی، آزاد کردن یا ترک کردن می باشد. طلاق در اصطلاح حقوقی به معنی از بین رفتن عقد زوجیت بین زوجین با صیغه مخصوص و با رعایت تشریفات ویژه می باشد.
فسخ به معنی قطع قرارداد زوجیت می باشد بدون آنکه به تشریفات طلاق نیازی باشد. در فسخ زن از مهر محروم می شود و روابط زوجیت به طور کامل قطع می شود، در حالی که در برخی از اقسام طلاق امکان بازگشت وجود دارد. استفاده از قید صیغه مخصوص در تعریف طلاق، به این جهت است که تعریف فسخ جدا از تعریف طلاق می باشد، در مواردی که عقد نکاح فسخ می شود نیازی به صیغه مخصوص نیست.
در مواردی زن و مرد بدون طلاق، تصمیم به جدایی از یکدیگر می گیرند و محل زندگی مشترک را ترک می کنند. این گونه جدایی، طلاق نمی باشد اما ممکن است به طلاق منجر شود.
در زیر به شرح برخی از از علت های رایج طلاق می پردازیم:
یکی از علت های اصلی طلاق، نبود شناخت مناسب زوجین از یکدیگر قبل از ازدواج می باشد. عدم شناخت خانواده طرفین یا خود زوجین نسبت به خصوصیات و ویژگی های شخصیتی و رفتاری یکدیگر می تواند منجر به طلاق گردد. راه حل عدم شناخت زوجین قبل از ازدواج، برای اینکه ازدواجشان به طلاق منجر نگردد، این است که زوجین قبل از ازدواج به خودشناسی برسند و در مرحله بعد دنبال کسی باشند که از لحاظ شخصیتی و رفتاری با همدیگر همخوانی داشته باشند.
یکی دیگر از علت های طلاق، عدم تفاهم و نداشتن ارتباط موثر می باشد. گفت و گو کردن، گوش دادن و توانایی حل مسئله از قبیل مهارت هایی می باشد که می تواند مانع از به بنبست رسیدن زندگی شوند.
یکی دیگر از علت های طلاق، تکراری شدن زن و شوهر برای یکدیگر است. گاهی احساسات و نگاه هایی که در بدو ازدواج وجود داشته، کم کم از بین می روند و زوجین اقدام به ایجاد تازگی در رابطه نمی کنند که همین امر موجبات طلاق را فراهم می کند.
دخالت های بیرونی می تواند منجر به طلاق زوجین شود. بعضی از زوجین اجازه دخالت خانواده هایشان را در زندگی مشترک خود می دهند که همین امر می تواند منجر به طلاق گردد. دخالت های شغلی و کاری یکی دیگر از نمونه های دخالت های بیرونی منجر به طلاق می باشد؛ اهمیت دادن بیش از حد به کار می تواند منجر به طلاق گردد. گاهی مواقع دخالت های اهداف شخصی زمینه ساز طلاق می گردد، زوجین در زندگی مشترک فضای مشارکتی را نادیده می گیرند و به امیال و اهداف خود بیشتر از زندگی مشترکشان بها می دهند ، در این شرایط طلاق محتمل می باشد. برخی مواقع زوجین به فرزندانشان بیشتر از زندگی مشترک خود بها می دهند و دخالت فرزندان می تواند منجر به طلاق گردد.
طلاق به دو دسته تقسیم می شود. در ادامه به بررسی دو نوع طلاق می پردازیم:
در طلاق رجعی، مرد می تواند تا زمان پایان نیافتن عده به همسر خود رجوع کند. به این طلاق، طلاق رجعی و به آن زن، مطلقه رجیعه گفته می شود. در طلاق رجعی ، طرفین حقوق و تکالیفی را دارا می باشند. براساس ماده 38 قانون حمایت از خناوده، در طلاق رجعی، صیغه طلاق مطابق مقررات مربوط جاری و مراتب صورتجلسه میشود ولی ثبت طلاق منوط به ارائه گواهی کتبی حداقل دو شاهد مبنی بر سکونت زوجه مطلقه در منزل مشترک تا پایان عده است، مگر این که زن رضایت به ثبت داشته باشد. در صورت تحقق رجوع، صورتجلسه طلاق ابطال و درصورت عدم رجوع صورتجلسه تکمیل و طلاق ثبت میشود. صورتجلسه تکمیل شده به امضای سردفتر، زوجین یا نمایندگان آنان و دو شاهد طلاق میرسد. در صورت درخواست زوجه، گواهی اجرای صیغه طلاق و عدم رجوع زوج به وی اعطاء میشود. در هر حال در صورت انقضای مدت عده و عدم احراز رجوع، طلاق ثبت میشود.
طلاق بائن طلاقی است که مرد نمی تواند به زن رجوع کند. طلاق بائن در مقابل طلاق رجعی قرار دارد. طلاق بائن آثاری که طلاق رجعی بر جای میگذارد را ندارد. بر اساس ماده 1145 قانون مدنی در موارد ذیل طلاق بائن است:
در صورتی که زوجین با توافق تشخیص دهند ادامه زندگی مشترک به صلاحشان نیست، می توانند با توافق درباره مهریه، نفقه، حضانت فرزندان و اجرت المثل اقدام به طلاق توافقی نمایند.
در قوانین ایران که بر اساس قوانین اسلامی است، مرد حق طلاق را دارد اما در صورتی که مرد درخواست طلاق همسر خود را بدهد، باید حقوق همسرش را از قبیل مهریه، نفقه و اجرت المثل به صورت کامل به او بدهد. مرد برای طلاق همسر خود باید دادخواست طلاق خود را به دادگاه تسلیم کند. بر اساس ماده 133 قانون مدنی، مرد می تواند برابر مقررات قانون مدنی با مراجعه به دادگاه زن خود را طلاق دهد .
زن برای ارائه درخواست طلاق، باید دلیل قانع کننده ای داشته باشد و اگر زن بدون داشتن دلیل، درخواست طلاق دهد، دادخواست طلاق او رد می شود. بر اساس ماده 1029 قانون مدنی، هرگاه شخصی چهار سال تمام غایب مفقودالاثر باشد زن او می تواند تقاضای طلاق کند در این صورت با رعایت ماده ۱۰۲۳ حاکم اورا طلاق میدهد. بر اساسماده 1029 قانون مدنی، در صورت استنکاف شوهر از دادن نفقه و عدم امکان اجراء حکم محکمه و الزام او بدادن نفقه زن می تواند برای طلاق به حاکم رجوع کند و حاکم شوهر او را اجبار به طلاق مینماید همچنین است در صورت عجز شوهر از دادن نفقه.
همچنین بر اساس ماده 1130 قانون مدنی، در صورتی که دوام زوجیت موجب عسر و حرج زوجه باشد، وی میتواند به حاکم شرع مراجعه و تقاضای طلاق کند. چنان چه عسر و حرج مذکور در محکمه ثابت شود، دادگاه میتواند زوج را اجبار به طلاق نماید و در صورتی که اجبار میسر نباشد زوجه به اذن حاکم شرع طلاق داده میشود. تبصره (۱۳۸۱/۴/۲۹) - عسر و حرج موضوع این ماده عبارت است از به وجود آمدن وضعیتی که ادامهی زندگی را برای زوجه با مشقت همراه ساخته و تحمل آن مشکل باشد و موارد ذیل در صورت احراز توسط دادگاه صالح از مصادیق عسر و حرج محسوب میگردد:
موارد مندرج در این ماده مانع از آن نیست که دادگاه در سایر مواردی که عسر و حرج زن در دادگاه احراز شود، حکم طلاق صادر نماید.
بر اساس ماده 25 قانون حمایت از خانواده، درصورتی که زوجین متقاضی طلاق توافقی باشند، دادگاه باید موضوع را به مرکز مشاوره خانواده ارجاع دهد. در این موارد طرفین میتوانند تقاضای طلاق توافقی را از ابتداء در مراکز مذکور مطرح کنند. در صورت عـدم انصراف متقاضی از طلاق، مرکز مشاوره خانواده موضوع را با مشخص کردن موارد توافق جهت اتخاذ تصمیم نهائی به دادگاه منعکس میکند.
بر اساس ماده 33 قانون حمایت از خانوده، مدت اعتبار حکم طلاق شش ماه پس از تاریخ ابلاغ رای فرجامی یا انقضای مهلت فرجام خواهی است. هرگاه حکم طلاق از سوی زوجه به دفتر رسمی ازدواج و طلاق تسلیم شود، در صورتی که زوج ظرف یک هفته از تاریخ ابلاغ مراتب در دفترخانه حاضر نشود، سردفتر به زوجین ابلاغ میکند برای اجرای صیغه طلاق و ثبت آن در دفترخانه حاضر شوند. در صورت عدم حضور زوج و عدم اعلام عذر از سوی وی یا امتناع او از اجرای صیغه، صیغه طلاق جاری و ثبت میشود و مراتب به زوج ابلاغ میگردد. در صورت اعلام عذر از سوی زوج، یک نوبت دیگر به ترتیب مذکور از طرفین دعوت بهعمل میآید.
تبصره ـ دادگاه صادرکننده حکم طلاق باید در رای صادرشده بر نمایندگی سردفتر در اجرای صیغه طلاق در صورت امتناع زوج تصریح کند.
بر اساس ماده 34 قانون حمایت از خانواده، مدت اعتبار گواهی عدم امکان سازش برای تسلیم به دفتر رسمی ازدواج و طلاق سه ماه پس از تاریخ ابلاغ رای قطعی یا قطعی شدن رای است. چنانچه گواهی مذکور ظرف این مهلت تسلیم نشود یا طرفی که آن را به دفترخانه رسمی طلاق تسلیم کرده است ظرف سه ماه از تاریخ تسلیم در دفترخانه حاضر نشود یا مدارک لازم را ارائه نکند، گواهی صادرشده از درجه اعتبار ساقط است.
تبصره ـ هرگـاه گواهی عـدم امکان سازش صادرشده بر اساس توافق زوجین به حکم قانون از درجه اعتبار ساقط شود کلیه توافقاتی که گواهی مذکور بر مبنای آن صادر شده است ملغی میگردد.
بر اساس ماده 35 قانون حمایت از خانواده، هرگاه زوج در مهلت مقرر به دفتر رسمی ازدواج و طلاق مراجعه و گواهی عدم امکان سازش را تسلیم کند، درصورتی که زوجه ظرف یک هفته در دفترخانه حاضر نشود سردفتر به زوجین اخطار میکند برای اجرای صیغه طلاق و ثبت آن در دفترخانه حاضر شوند. درصورت عدم حضور زوجه صیغه طلاق جاری و پس از ثبت به وسیله دفترخانه مراتب به اطلاع زوجه میرسد.
تبصره ـ فاصله بین ابلاغ اخطاریه و جلسه اجرای صیغه در این ماده و ماده (۳۴) این قانون نباید از یک هفته کمتر باشد. در مواردی که زوج یا زوجه مجهولالمکان باشند، دعوت از شخص مجهولالمکان از طریق نشر آگهی در جراید کثیرالانتشار یا هزینه درخواست کننده به وسیله دفترخانه به عمل میآید.
وکیل طلاق خوب در کرج برای موکلش امین است. وکیل طلاق خوب در کرج نباید به موکلش حرف های ناشدنی و غیرمحتمل بزند و امانت باعث می شود وکیل طلاق خوب در کرج، موکلش را از واقعیات آگاه سازد. وکیل طلاق خوب در کرج باید نتایج و احتمالات امر وکالت را برای موکل مشخص کند. به طور مثال وکیل طلاق خوب در کرج باید بگوید که چه مشکلاتی ممکن است در ضمن دادرسی پیش بیاید و شانس دادرسی را به موکل خود اعلام کند. وکیل طلاق خوب در کرج، موکلش را از راه های انحرافی باز می دارد. وکیل طلاق خوب در کرج از پیچیده کردن شرایط دادرسی خودداری می کند.
برای پیدا کردن یک وکیل طلاق خوب در کرج، تحقیق کنید؛ باید از توان علمی، شهرت، تجربه ، اخلاق و سایر خصوصیات وکیل طلاق خوب در کرج مطمعن شوید. معیار های وکیل طلاق خوب در کرج را بررسی کنید؛ سن و جنسیت ملاک خوبی برای یافتن وکیل طلاق خوب در کرج نمی باشند، گاهی اوقات یک وکیل تحصیل کرده جوان در کرج مثمر ثمر تر از یک وکیل سالخورده می باشد.
حضور یک وکیل طلاق خوب در کرج علاوه از بین بردن امکان اشتباه، سرعت روند طلاق را نیز افزایش میدهد و کمک بسیاری به شخص مطالبه کننده میکند. وکیل طلاق خوب در کرج، در دادسان آماده مشاوره و ارائه خدمات هستند.
بهترین وکلا برای شما کسانی هستند که تخصص در طلاق دارند.
برای انتخاب بهترین وکیل برای شما، دادسان شرایطی از جمله
را در نظر گرفته است و کافی است درخواست خود را ثبت فرموده تا موارد فوق را از چند وکیل دریافت بفرمائید.
هزینه ی اخذ وکیل طلاق خوب در کرج معمولا درصدی از مبلغ مورد مطالبه می باشد.
هزینه مشاوره از وکیل طلاق خوب در کرج در بازه قیمتی زیر قرار دارد.