مالکیت حقی است که قانون گذار هر کشوری برای صاحبان و افراد دارای مال موجود در آن کشور در نظر گرفته اند، این مالکیت تعیین کننده ی میزان اختیار و تصاحب فرد در مال و اموال خود می باشد چرا که مالکیت حس فرمانروایی در مال را می رساند اما زمانی این حس و قدرت برای افراد محفوظ می ماند که ملک تنها یک مالک داشته باشد نه اینکه چندین مالک، به همین دلیل اثبات مالکیت بیشتر در اموال مشاع نمود پیدا می کند تا اموال با مالکیت مفروز یا منفرد، اما اختلافاتی که در بین شرکای اموال مشاعی به وجود می آیند قابل دعوی هستند و آن هم در قالب اثبات مالکیت مشاعی، یعنی افراد شاکی می تواند با دادن این دادخواست به مراجع قضایی به حق خود ( مالکیت مال) برسند.
کلمه ی مشاع از مشارکت می آید یعنی زمانی که یک ملک بیش از یک مالک داشته باشد مشارکت و مشاع بودن در این ملک نمود می یابد، و هر کس تا قبل از تقسیم مال مشاع به یک اندازه در مال حق مالکیت دارد و این مالکیت زمانی محدود می شود که سهم هر یک از افراد شریک بعد از تقسیم مال تعیین شود و بعد از تقسیم است که مالک می تواند در فروش و یا به اجاره دادن ملک دخالتی داشته باشد و گرنه برای انجام هر گونه دخل و دخالتی در ملک باید اذن دیگر شرکا را داشته باشد، در این مواقع است که بحث اثبات مالکیت مشاعی به میان می آید.
در کل چهار نوع مالکیت وجود دارد که افراد طبق این چهار رکن می تواند ادعای مالکیت داشته باشند، سه رکن از این چهار رکن عبارت اند از:
همه ی ما زمین های را که در بیابان های پرتی بودند و برای آن ها هیچگونه ادعای مالکیتی نبود را به خوبی می شناسیم و اینکه چگونه امروزه همان ملک و املاک بیابانی به باغ ها و یا آپارتمانی های بزرگی تبدیل شده اند اطلاعاتی هر چند کم در مورد این املاک داریم اما این نوع مالکیت در این املاک به این گونه بوده است که در گذشته برای این نوع املاک مالکی وجود نداشته، برای همین تنها افرادی که در گذر این املاک بوده اند توانسته اند با کار و آبادانی و ساخت و ساز بر روی این زمین ها مالک آن ها شوند و آن را برای خود تصاحب نمایند. باید بگوییم که این نوع مالکیت با قانون هیچ منافاتی ندارد.
منظور از این مالکیت این هست که گاه در سرزمین مادی یکسری منابع وجود دارند که مالکی به جز خداوند ندارند و افراد می تواند متناسب با نیاز خود از این منابع بهره مند شوند، برای مثال شکار کردن حیوانات حلال، به این صورت که چون این ها جز منابع خدادادی می باشند برای همین فردی که آن حیوان را به شکار برساند به عنوان مالک آن مال حساب می شود.
راه دیگر مالک شدن در اموال قرارداد و سندهای هستند که طرفین معامله به ازای خرید و یا فروش ملک بدست می آورند و یا ملک و یا مالی که به صورت هبه از فردی دیگر به شخص دیگر اعطا می شود.
از مثال های که می توان برای املاک مشاع تعریف کرد املاکی است که از طریق ارث و میراث به وراث می رسند به این صورت که وقتی زمینی یا ملکی از موروث به ورثه ها می رسد تا قبل از انجام هر گونه انحصار وراثت، سهم تمام ورثه ها در این ملک به یک اندازه می باشد و هیچکدام این حق را ندارند تا قبل از تقسیم ارث ادعای مالکیتی نسبت به ملک داشته باشند.
حالت دیگر از مالکیت مشاعی می توان به قسمت های مشاع واحدهای آپارتمانی اشاره کرد مانند پشت بام، پارکینگ، حیاط، راه پله، آسانسور و.... این قسمت و فضا ها از املاک برای تمام صاحبین آپارتمان مشاع می باشند و حق استفاده از این قسمت از اموال را برای تمام ساکنین یکسان در نظر گرفته اند.
بیشترین اختلافات در مورد ملک های مشاعی مربوط به املاک موروثی می باشند، به این صورت که گاهی فردی از وراث بدون اذن و کسب اجازه از دیگر وراث اقدام به ساخت و ساز در املاک موروثی می کنند و همین ساخت و ساز زمینه اختلاف در خصوص اثبات مالکیت در املاک مشاع می باشد چرا که افراد متصرف بدون آنکه در خصوص تقسیم ملک مشاع اقدامی کرده باشند به صورت خود سرانه در ملک ایجاد تغییرات کرده اند. برای همین قانون گذار برای حل این مشکلات این بیانه داشته است که وراث می تواند با مراجعه به داور و یا دادگاه خواستار تقسیم مال و دادن سهم هر یک از وراث کنند که بعد از این تقسیم، وراث می توانند برای مالکیت خود اقدام به تنظیم سند کنند و یا اینکه داور طرفین، مال مشاعی را بفروش برساند و از فروش مال اقدام به دادن سهم هریک از وراث نماید.
گاهی ممکن است این ملک مشاعی که ما از آن بحث می کنیم یک زمین کشاورزی باشد، به این صورت که اشخاصی طی توافقی که بین خود بسته اند سرمایه ی برای خود جمع کرده و بعد با این سرمایه اقدام به خرید این زمین کشاورزی کرده باشند که میزان مشارکت آن ها در زمین به اندازه ی سهمی است که در سرمایه داشته اند و یا این که این زمین کشاورزی موروثی باشد، حال بنا بر هر نوع مشاعتی، اگر شریک دیگر بخواهد اقدام به کاشتن درختی در ملک مشاع نماید سوالی که در این بحث پیش می آید این هست که مالک این درخت کدام یک از شرکا می باشد، که قانون گذار بیان کرده است که مالک این درخت همان کسی است که درخت را کاشته است و ثمرات آن هم برای مالک آن می باشد حال اگر این نوع کاشتن بدون اذن دیگر شرکا باشد شخص مدعی تصرف می تواند یا اجاره این کار را از مالک مال بگیرد و یا اینکه درخت را از بن قطع نماید و به مالکش بدهد.
معامله امری است که در انجام آن باید تمام شرایط معامله را رعایت کرد یکی از این شرایط این هست که معامله صادقانه و به دور از هر گونه کلاهبرداری صورت گیرد در این صورت است که معامله موافق قوانین شرعی اسلام می باشد، برای همین قانون گذار در خصوص معامله ملک مشاع به صورت مشاع بیان داشته زمانی معامله جایز و قانونی است که با رضایت دیگر شرکا باشد در غیر این صورت معامله حکم ابطال را به خود می گیرد.
البته لازم به ذکر است هر شخص میتواند نسبت به میزان مالکیت خود در مال مشاع , آن را به شخص دیگر بفروشد , صلح نماید و یا هبه کند .
و چنانچه تقسیم نامه ای بین مالکین مال مشاع وجود نداشته باشد , شخصی که مال به وی منتقل شده است مانند فروشنده مال خود ( ید ماقبل ) , در تمام ذرات آن مال شریک میباشد .
هر گاه در خصوص اثبات مالکیت ملک مشاعی بین وراث و یا شرکا بر سر مالکیت و بر سر سهم از مال مشاع اختلافی پیش بیاید معترضین می توانند با تنظیم دادخواست اثبات مالکیت مشاعی به دادگاه و یا مراجع قضایی مربوطه نسبت به اثبات و راههای اثبات این مالکیت تمام تلاش خود را بنمایند. در کنار این تلاش قانون گذار در خصوص این اثبات گفته است که اگر شرایطی از جمله اقرار، سند، شهادت شاهدین، سوگند و ... از جانب متصرفین برای فرد متقاضی وجود داشته باشد می توان درصد اثبات مالکیت را برای مالک به حد بالایی برساند.
برای دادخواست اثبات مالکیت مشاعی خواهان باید دادخواست خود را در ورقه یا برگه دادخواست مربوطه به دفتر دادگاه نخستین تقدیم نماید در این دادخواست خواهان باید تمام مشخصات و آدرس خود و خوانده را در برگه ی دادخواست اثبات مالکیت مشاعی وارد نماید و سعی کند که در این دادخواست موردی از قلم نیفتد چرا که وجود هر گونه قلم خوردگی در دادخواست شرایط رد دادخواست را عملی می کند.
از آنجا که دادخواست اثبات مالکیت مشاعی، یک دعوی حقوقی مالی می باشد هزینه ی خواسته با توجه به ارزش منطقه ای ملک، تعیین می گردد و دادگاه محل وقوع ملک مشاعی، صلاحیت رسیدگی به دعوی و دادخواست اثبات مالکیت مشاعی را دارا میباشد. رایی که در مورد اثبات مالکیت مشاعی صادر می گردد، قابل تجدید نظر خواهی در دادگاه تجدید نظر استان و یا همچنین فرجام خواهی (که در اکثر موارد زیر نظر دیوان عالی کشور رسیدگی می شود) به مدت بیست روز از تاریخ ابلاغ رای میباشد.
به افرادی که داری سهم مشاعی هستند و یا وراثی که مالی موروثی به آن ها رسیده است و نمی دانند حکم و احکام این اموال مشاع چگونه می باشد، و یا برای فروش ملک مشاع خود و یا اثبات مالکیت مشاعی خود در ملک و املاک چه اقدام قانونی باید انجام دهند می توانیم بگوییم که تمام این دغدغه و مسائل شما عزیزان با مشاوره گرفتن از وکلا متخصص اثبات مالکیت مشاعی و یا فروش املاک مشاع و یا حتی تقسیم مال مشاع، با حضور این متخصصین به خوبی هر چه تمام تر حل و فصل می شود.
بهترین وکلا برای شما کسانی هستند که تخصص در اثبات مالکیت مشاعی را دارند.
برای انتخاب بهترین وکیل برای شما، دادسان شرایطی از جمله
را در نظر گرفته است و کافی است درخواست خود را ثبت فرموده تا موارد فوق را از چند وکیل دریافت بفرمائید.
هزینه ی اخذ وکیل برای اثبات مالکیت مشاعی معمولا درصدی از مبلغ مورد مطالبه می باشد.
هزینه مشاوره از وکیل متخصص اثبات مالکیت مشاعی در بازه قیمتی زیر قرار دارد.