ذکر این نکته ضروری است که زن تنها در صورتی موظف به تمکین از شوهر است که این تمکین ضرری برای وی نداشته باشد. چرا که قانون همواره به دنبال این است که حق هیج فردی را زایل نگرداند.
معنی لغوی تمکین به معنای سلطه و اختیار دادن به دیگری و یا مستقر کردن یا تثبیت کردن می باشد. کاربرد این کلمه بیشتر در مسائل حقوقی و روابط بین زوجین نمود پیدا می کند چرا که بعد از عقد و اثبات زوجیت بین زن و مرد زن باید در قبال امکانات رفاهی همچون مسکن و دادن نفقه و خوراک و پوشاکی که از نیازهای ضروری هر فردی می باشد به نیازها و خواسته های مشروع مرد پاسخ بدهد. در غیر اینصورت واژه عدم تمکین برای زوجه به کار برده می شود. طبق این تعریف انواع تمکین عبارت است از:
تمکین عام عبارت است از حسن رفتاری زوجه با همسر خود، فرمانبری و اطاعت از خواسته های مشروع مرد و همچنین رعایت پاکیزگی و آراستگی زوجه برای مرد است.
تمکین خاص به معنای رابطه زوجیت زوجه با زوج است. در علم فقه و حقوق مرد باید جهت رفع نیازهای همسر خویش، تحت عنوان حق مضاجعت و یا حق قسم اقدام نماید که این حق برای مرد تحت عنوان تمکین خاص از سوی زن تعریف می شود.
بعد از عقد و ازدواج زوجین بحث تمکین بین زوجین نقش پر رنگ تری به خودش می گیرد چرا که این دو در قبال عقدی که با هم بسته اند متعهد می شوند که نسبت به تمام وظایف زن و شوهری خود به خوبی ایفای نقش نمایند. اما گاهی این رابطه مانند هر رابطه موجود در جهان طبیعی دچار ایراد و مشکل می شود. به این صورت که زن به دلایل شخصی خودش حاضر به ادامه دادن زندگی مشترک با مرد خود نمی شود. دلایلی از جمله اینکه، زن وقتی در خانه است احساس آرامش و راحتی ندارد به علت ناهنجاری رفتاری مرد، مثل دست به زن بودن مرد.
گفتیم نفقه دینی است بر گردن مرد که باید آن را در زندگی مشترک پرداخت نماید و آنچنان مهم است که زن می تواند به خاطر عدم نفقه به دادگاه شکایت کند. اما زمانی که مرد این وظیفه را به خوبی انجام دهد اما زن رابطه زوجیت خود را بدون هیچ دلیل قانع کننده ای به جا نیاورد، نفقه شامل زوجه نمی شود.
در مورادی که الزام به تمکین زوجه نتیجه بخش نباشد زوجه می تواند با مراجعه به دادگاه این حق را برای خود بگیرد که برای ازدواج مجدد هیچ مانعی از طرف زن اول نباشد.
در صورتی که زوجه از همسرش تمکین ننماید و در صورت طرح دعوای طلاق از سوی مرد چنانچه سوء اخلاق و رفتار زوجه برای دادگاه محرز شود زوجه از نصف دارایی مندرج در سند ازدواج محروم خواهد شد.
در صورتی که زوجه نیازهای مشروع و اخلاقی زوجیت را برای مرد پاسخگو نباشد، قانون برای زن هیچگونه اجرت المثل و یا نحله ای رو تعلق نمی دهد.
اگر مرد پرداخت نفقه را برعهده نگیرد زوجه می تواند به حاکم رجوع کرده و اجبار شوهر را برای ادای حقوق خویش نسبت به زن بخواهد و راه دیگری که براي زوجه وجود دارد این است که وي شخصا براي امرار و معاش خود تلاش نموده و به کسب روزي مشغول شود و با انجام اموري که در توان دارد، براي تأمین مخارج خویش اقدام نماید. به اعتقاد فقها در صورتی که زوجه به علت استنکاف شوهر از پرداخت نفقه، مجبور به تهیه معاش خود شود، در زمان تلاش براي تأمین معاش، اطاعت نمودن از شوهر برایش واجب نمی باشد.
گاهی اوقات زنانی پیدا می شوند که شرط تمکین خود با مرد را پرداخت مهریه در نظر می گیرند. با این خواسته که تا مرد مهریه را کامل پرداخت ننماید. نسبت به رابطه زوجیت خود با زوج هیچگونه اقدامی نخواهند کرد. این شرط مشروط به این هست که پرداخت مهریه حال باشد یعنی باید سریعا توسط مرد پرداخت شود.
الزام به تمکین طرح دعوی است از جانب مرد که در دادگاه مطرح می شود، به این صورت که مرد ادعا می کند زوجه ی من بی دلیل خانه را ترک کرده و یا سایر مواردی از این قبیل. و حاضر به تمکین برای ادامه ی زندگی نمی باشد. در این زمان دادگاه حرف های زوجه را در خصوص رفتارش خواستار می باشد که در صورت منطقی بودن دلایل، رد دعوی الزام به تمکین برای زوج صادر شود. در غیر این صورت زن باید به منزل مشترک برگردد و به زندگی مشترک خود با مرد ادامه دهد. چنانچه که زوجه قبول نکند که دوباره به زندگی مشترک خود برگردد، دادگاه حق و حقوق او را در خصوص نفقه و نحله باطل می نماید و زن از هر گونه حق ساقط می شود.
اولین سوالی که برای زوجه ای که اقدام به عدم تمکین کرده این هست که اگر تمکین او بی دلیل باشد هیچگونه حقی دیگر بر گردن زوج ندارد از جمله مهریه، پاسخ سوال به این صورت است که در صورتی که زوج در دادگاه خانواده عدم تمکین زوجه را اثبات نماید و زن بدون دلیل تمکین نمی کند. زن نسبت به نفقه و اجرت المثل بی حق می شود اما حق مهریه او همچنان سر جای خودش هست و طبق عقدنامه مرد باید آن را پرداخت نماید.
گفتیم که زن و مرد با جاری شدن خطبه عقد نسبت به هم دارای حق می شوند، چه در دوران عقد و چه بعد از عقد و اردواج، به این صورت که تمکین به معنای ادای وظایف خود در حق طرفین می باشد و وقتی این رابطه بین طرفین به خوبی صورت گیرد بحث عدم تمکین در دادگاه کم رنگ تر می شود و جامعه ای سالم تر خواهیم داشت. برای همین خارج از علم فقه مرد هم نسبت به همسر خود باید تمکین را رعایت کند و برای انجام تمام وظایفش در حق زوجه تمام تلاشش را بکند.
طبق این مقاله قانون برای زوجه چندین حق، از جمله مهریه، نفقه، اجرت المثل و.... در نظر گرفته است یعنی زن در صورت اختلاف داشتن با مرد می تواند تمام این حق و حقوق را مطالبه نماید. اما آیا استثنای برای این امر وجود دارد، یعنی این امکان وجود دارد که زن از گرفتن نفقه محروم شود، اگر بخواهیم جواب این سوال ها را بدهیم باید بگوییم زمانی این حقوق از زن ساقط می شود که زن عدم تمکین کند یعنی برای ادای وظایفش در برابر مرد کوتاهی نماید. اینجاست که مرد باید درخواست الزام به تمکین برای زوجه به دادگاه بدهد و دادگاه با بررسی دلایل زوجه اقدام به صدور رای نماید. اما قبل از رفتن به دادگاه مرد می تواند با گرفتن یک وکیل عدم تمکین زوجه مدت زمان اثبات عدم تمکین زن را کمتر نماید و بعد از اثبات عدم تمکین از طرف زن نیازی به پرداخت نفقه نباشد و حتی با یک وکیل عدم تمکین می تواند برای گرفتن حق ازدواج مجدد اطمینان حاصل نماید.
بهترین وکلا برای شما کسانی هستند که در عدم تمکین تخصص دارند.
برای انتخاب بهترین وکیل برای شما، دادسان شرایطی از جمله
را در نظر گرفته است و کافی است درخواست خود را ثبت فرموده تا موارد فوق را از چند وکیل دریافت بفرمائید.
هزینه ی اخذ وکیل برای عدم تمکین معمولا درصدی از مبلغ مورد مطالبه می باشد.
هزینه مشاوره از وکیل متخصص عدم تمکین در بازه قیمتی زیر قرار دارد.