با توجه به ماهیت دیه، مهریه زن را، از طریق توقیف دیه بابت مهریه می توان پرداخت کرد مطابق قانون مجازات اسلامی دیه مالی است که در شرع بابت جنایت علیه تمامیت جسمانی افراد تعیین گشته است. اگرچه دیه مجازات است اما ماهیت آن دین است و با فوت مقصر و محکوم علیه ساقط می شود و از ورثه و یا از دارایی او مطالبه خواهد شد. از طرفی شخصی که دیه بر او استقرار پیدا می کند این دیه در واقع مال او محسوب و با فوت او در حکم اموال به جای مانده از میت محسوب می شود و طبق قانون ارث بین ورثه تقسیم خواهد شد با توجه به این مطلب می توان دریافت که ماهیت دیه نوعی دین است و شخصی که دیه بر او استقرار پیدا می کند در واقع مال او محسوب و با فوت او در حکم اموال به جای مانده از میت محسوب می شود و طبق قانون ارث بین ورثه تقسیم خواهد شد؛ از این رو مهریه زن را از طریق توقیف دیه بابت مهریه می توان پرداخت کرد.
مهریه مالی است که به مناسبت عقد نکاح، مرد ملزم به پرداخت آن به زن میباشد. بر اساس ماده 1080 قانون مدنی تعیین مقدار مهر منوط به تراضی طرفین است. بر اساس ماده 1082 قانون مدنی، به مجرد عقد، زن مالک مهر است و توانایی هر نوع تصرف در آن را دارد. مهریه از منظر های مختلفی انواعی دارد. به عنوان مثال از جهاتی آن را میتوان به عند المطالبه یا عندالاستطاعه تقسیم¬بندی کرد. مبحث مهریه ریز نکات بسیاری دارد که در اینجا به همین حد اکتفا میکنیم.
ابتدا باید دید دیه جزو ترکه (اموال به جا مانده از متوفی) به حساب می آید تا توقیف دیه بابت مهریه توسط زوجه ممکن باشد، اگر دیه را جزء اموال به جا مانده از متوفی محسوب کنیم و به بیان دیگر دیه را در حکم مال متوفی بدانیم پس از پرداخت بدهی های متوفی مابقی دیه را ورثه مانند سایر اموال به ارث می برند و چون مهریه زن نیز بر عهده شوهرش بوده و دین است و اصولا نیزمهریه دین ممتاز به حساب می آید با فوت زوج، همسرش می تواند توقیف دیه بابت مهریه انجام دهد و دیه را که در حکم ماترک متوفی است بابت مهریه خود، قبل از تقسیم دیه بین وارث به عنوان سهم الارثی توقیف کند.
اما اگر دیه را خسارت ناشی از جرم معنی کنیم از آنجا که زیان به ورثه مقتول وارد آمده ونه به متوفی، بنا براین به دارایی متوفی چیزی اضافه نمی شود تا ماترک محسوب شود و همسر متوفی نمی تواند توقیف دیه بابت مهریه انجام دهد و به بیانی دیگر نمی تواند دیه متوفی را به عنوان مهریه توقیف کند. در حال حاضر عقیده غالب حقوقدانان نظر اول است یعنی دیه در حکم مال متوفی بوده و جزء ترکه محسوب می شود و طلبکاران متوفی توقیف و طلب خود را از آن وصول کنند واز انجایی که مهریه همسر متوفی اولویت به سایرین دارد می تواند توقیف دیه بابت مهریه انجام دهد.
زوجه بابت دریافت مهریه اش از دیه وتوقیف دیه بابت مهریه ابتدا می بایست برای مطالبه مهریه اش باید به دادگاه حقوقی مراجعه و دادخواست تقدیم کند و اگر قصد توقیف دیه بابت مهریه را دارد باید درخواست تامین خواسته نیز بکند. چنانچه مهریه زوجه وجه رایج باشد این مبلغ به نرخ روز محاسبه می شود و چنانچه دلیل رابطه زوجیت با متوفی سند رسمی باشد (عقد نامه محضری) برای توقیف دیه بابت مهریه وتامین خواسته، زوجه نیاز به پرداخت خسارت احتمالی هم ندارد برابر قانون، دیه مالی است که در شرع بابت جنایت تعیین شده است. اگرچه دیه مجازات است، اما ماهیت دیه دین است و از سوی دیگر شخصی که دیه برای او تعیین شده، این دیه جزو اموال او محسوب میشود که با فوت او در حکم اموال به جا مانده از میت به شمارمیرود و طبق قانون ارث بین ورثه تقسیم خواهد شد.
زوجه در زمره ورثه محسوب میشود و بابت دریافت سهمالارث خود از دیه باید به واحد اجرای احکام دادسرایی که حکم دیه را اجرا میکند، مراجعه کند، اما بابت مطالبه مهریهاش باید به دادگاه حقوقی مراجعه و دادخواست ارائه کند واگر قصد توقیف دیه بابت مهریه را دارد، باید درخواست تامین خواسته نیز ارائه دهد. در صورتی که مهریه زوج، وجه رایج باشد، این مبلغ به نرخ روز محاسبه میشود اگر سایر وراث ترکه متوفی را بپذیرند، در صورت کافی نبودن دارایی به جا مانده از متوفی، آنها مسئول پرداخت مازاد مهریه به زوجه هستند.
اگر دیه بر کسی استقرار پیدا کند، این دیه ( دیه مالی است که به سبب جنایت بر نفس یا عضو به مجنی علیه یا به ولی یا اولیای دم او داده می شود) دیه در دارایی او وارد شده و دیه جز اموالش محسوب می شود و حتی ورثه می توانند سهم الارث خود را از دیه مطالبه نمایند علاوه بر برداشت سهم الارث ورثه از دیه، مهریه زن نیز که نوعی دین ممتاز و بر ذمه شوهر است، از دیه شوهر قابل مطالبه است. در واقع مهریه زن به عنوان یک دین ممتاز حتی قبل از تقسیم ترکه بین وراث از دیه شوهر به وی تعلق می گیرد و پرداخت دین مهریه اولویت بر سایر دیون زوج دارد زوجه حتی می تواند بابت اطمینان از وصول مهریه اش از دیه شوهر، درخواست توقیف دیه شوهرش را نماید و توقیف دیه بابت مهریه انجام دهد و هم چنین ورثه زوجه نیز این حق توقیف دیه بابت مهریه را دارا هستند.
ورثه زوجه اعم از پدر و مادر و فرزندان در طبقه اول یا برادر و خواهر در طبقه دوم (در صورت عدم وجود طبقه اول) حق خواهند داشت تا نسبت به مطالبه مهریه و توقیف دیه بابت مهریه اقدام نمایند و در این حالت اگر زوجه قبل از مطالبه مهریه از زوج فوت کند و مهریه او وجه رایج باشد ورثه زن، می توانند توقیف دیه بابت مهریه را تقاضا کنند و در این صورت ورثه استحقاق دریافت مهریه را دارند بنا براین با فوت زوجه مهریه نیز به ورثه او منتقل می شود و اصل طلبی که زوجه بابت مهریه داشته طبق قاعده ارث به ورثه او انتقال پیدا خواهد کرد و هر یک از ورثه به نسبت سهم الارث خود از اصل دین، طلب خود را از شوهر متوفیه یا ماترک او مطالبه می کند. ولی آنچه که ورثه مستحق دریافت آن هستند اصل مبلغ مندرج در نکاح نامه به عنوان مهریه است نه قیمت روز وجه رایج. زیرا این حق را قانون فقط برای زوجه زنده متصور شده و ورثه این حق را ندارند. البته در این خصوص نظر مخالف هم وجود دارد و عده ای اعتقاد دارند که ورثه قائم مقام و جانشین او هستند و همان حقی که زوجه متوفیه نسبت به محاسبه وجه رایج به قیمت روز داشت همان حق را ورثه ی او بابت مطالبه مهریه دارند.
ماترك عرفا به اموالى اطلاق ميشود كه حين الفوت متوفى موجود بوده و جزء دارایى وى قلمداد شود. تنها استثنايى كه در اين خصوص وجود دارد، طبق فتاوى معتبر فقهى خصوصا به استناد نوشته ی استاد كاتوزيان در فقه اماميه، ديه است كه جزء ماترك محسوب گرديده و در حكم مال ميت می باشد بنابراين طبق قانون ارث، بين وراث قابل تقسيم است و با استناد به ماده ٨٥٣ قانون مدنی كه هرگاه مالى خارج از چهارچوب ارث، بعد از فوت به اشخاص اعم از وراث و غير وراث تخصيص داده شود، شيوه تقسيم آن می بايستى بالسويه باشد، به استناد ماده ٣ قانون ایین داد رسی مدنی و اصل ١٦٧ قانون اساسى، حكم به تقسيم به نحو تساوى در خصوص غرامت مربوطه را بين وراث صادر نمود. علاوه بر آن در تبصره ماده ٤٥٢ قانون مجازات اسلامى نيز از ديه بعنوان سهم الارث نام برده است.
در خصوص اينكه زوجه ميتواند سهم خود و مهريه اش را از دیه درخواست كند و توقیف دیه بابت مهریه را بخواهد باید عنوان کرد با توجه به اينكه مهريه جزء ديون ممتاز است و عقيده غالب اين است كه ديه را در حكم مال متوفى و جزو تركه او محسوب ميكنند بنابراين طلبكاران متوفى از جمله همسرش ميتوانند مهریه را توقيف و طلب خود را از دیه وصول كنند چرا که زوجه از زمره ورثه محسوب ميشود و اما زوجه براى دريافت سهم الارث خود از ديه بايد به اجراى احكام دادسرايى كه حكم را اجرا ميكند مراجعه نمايد اما براى مطالبه مهريه اش وموضوع توقیف دیه بابت مهریه بايد به دادگاه حقوقى دادخواست خود را ارائه کند و اگر قصد توقيف ديه را دارد بايد درخواست تامين خواسته نيز ارائه دهد. توضيح دیگر اینکه چون زوج فوت نموده و زوجه می بايست جهت دريافت حق و حقوق خود ، ورثه همسرش را طرف دعوى خود قرار دهد و بابت مطالبه مهریه و سایر حقوقش نباید به دادگاه خانواده مراجعه کند چرا که دادگاه حقوقی، دادگاه صالح بابت توقیف دیه بابت مهریه است.
با توجه به این که این موضوع شامل قوانین ایین دادرسی مدنی و قواعد اجرای احکام مدنی است، نیازمند اقدامات به موقع و سریع و پیگیریهای مداوم است. با توجه به پیچیدگی موضوع و اهمیت پیگیری در این موضوع، حضور یک وکیل متخصص و باتجربه در زمینه توقیف دیه بابت مهریه میتواند کمک بسیار زیادی به تسریع و بهبود روند پرونده کند. وکلای متخصص در زمینه توقیف دیه بابت مهریه در دادسان آماده مشاوره و ارائه خدمات حقوقی هستند.
بهترین وکلا بابت شما کسانی هستند که تخصص در زمینه ی توقیف دیه بابت مهریه دارند. بابت انتخاب بهترین وکیل بابت شما، دادسان شرایطی از جمله
را در نظر گرفته است و کافی است درخواست خود را ثبت فرموده تا موارد فوق را از چند وکیل دریافت بفرمائید.
هزینه ی اخذ وکیل بابت توقیف دیه بابت مهریه معمولا درصدی از مبلغ مورد مطالبه می باشد.
هزینه مشاوره از وکیل متخصص بابت توقیف دیه بابت مهریه دربازه قیمتی زیر قرار دارد.