مزایده در اصطلاح حقوقی روشی است که در آن، مزایده گذار کالای منقول یا غیر منقول یا خدمات خود را در معرض فروش قرار می دهد؛ شخص حقیقی یا حقوقی که قیمت بیشتری پیشنهاد کند، برنده مزایده است. قبل از اجرای مزایده، کارشناس رسمی انتخاب شده از طریق دادگستری، پس از ارزیابی، قیمت پایه فروش را تعیین خواهد کرد. مزایده از سه عنصر مزایده گذار، کالا و پیشنهاد دهنده تشکیل می شود.
مطابق نظر قانونگذار، اگر برای مال مورد مزایده خریدار پیدا نشود 3 حالت وجود دارد:
براساس ماده 144 قانون اجرای احکام، درمواردی که در مزایده خریداری پیدا نشود و طلبکار آنرا در مقابل طلب خود قبول کند، مالک ظرف دو ماه پس از تاریخ مزایده میتواند با پرداخت کلیه بدهی، خسارت و هزینه های اجرا مانع انتقال کل مال یا بخشی از آن به طلبکار شود. پس از انقضای این مهلت، دادگاه دستور انتقال کامل یا بخشی از مال که معادل طلب محکوم له است، صادر میکند.
برای احکامی که محکوم به آن وجه نقد است، محکوم له برای وصول حقوق خود می تواند اموال محکوم علیه را به جهت عدم پرداخت بدهی خود، توقیف کند و اموال وی از طریق مزایده فروخته می شود. فروش اموال از طریق مزایده، در میان شرکت کنندگان فضای رقابت ایجاد می کند و مزایده کمک می کند اموال محکوم علیه به بالاترین قیمت به فروش برسد تا هم محکوم له به حقوق خود برسد و هم حقوق محکوم علیه ضایع نشود. یکی از مواردی که باعث کاهش تمایل اشخاص به شرکت در مزایده می شود، احتمال ابطال مزایده می باشد. شخص ثالثی که برنده مزایده شده است، بعد از پرداخت بها ممکن است با ابطال مزایده مواجه شود. در این مزایده نه تنها چیزی نصیبش نشده بلکه برای استرداد پول خود باید درگیر فرآیندی طولانی شود. در شرایطی که مزایده، نقص قانونی داشته باشد و شرایط و ساز و کار به صورت کامل و مطابق قانون صورت نگرفته باشد، موضوع ابطال مزایده مطرح می شود. در صورتی که در فرایند برگزاری مزایده، اشکالات و نقص هایی وجود داشته باشد، اشخاص می توانند درخواست ابطال مزایده را داشته باشند.
مزایده ممکن است به سه طریق باطل شود:
دادگاه می تواند بعد از اعتراض طرفین مزایده، شرکت کنندگان یا به تشخیص خود، صحت جریان مزایده را احراز نکند. ابطال و عدم صحت جریان مزایده در واحد اجراي دادگستري و ثبت به صورت مجزا مورد بررسی قرار می گیرد.
پس از برگزاري مزایده ممکن است، محکوم علیه نسبت به عملیات اجرایی و خود مزایده ایراد یا اعتراضی داشته باشد. بر اساس ماده 136 قانون اجراي حکام مدنی در موارد زیر فروش از درجه اعتبار ساقط و مزایده تجدید میشود:
شکایت راجع به تخلف از مقررات مزایده در موارد مذکور ظرف یک هفته از تاریخ فروش به دادگاه داده میشود و قبل از انقضاي مهلت مذکور یا قبل از اتخاذ تصمیم دادگاه (در صورت وصول شکایت) مال به خریدار تسلیم نخواهد شد. در صورت عدم اعتراض در مهلت مذکور به نظر میرسد حق اعتراض محکوم علیه ساقط شده و بعد از آن اعتراض از طرف وي مورد قبول واقع نمی شود.
ماده 143 قانون اجراي احکام مدنی مقرر میدارد: جریان مزایده دستور صدور سند انتقال را به نام خریدار می دهد و برای این دستور قطعی، باید بین مزایده اموال منقول و غیرمنقول تفاوت قائل شد. در خصوص مزایده اموال غیرمنقول چون علاوه بر ذکر حق اعتراض براي محکوم علیه، دادگاه نیز حق نظارت بر صحت جریان مزایده را دارد، دادگاه حتی در فرض عدم اعتراض محکوم علیه در مهلت قانونی، در راستاي حق نظارت خود بر صحت جریان مزایده، مکلف است در صورتی که تخلفات مؤثري در فرآیند برگزاري مزایده مشاهده نماید، دستور مقتضی را در این زمینه صادر کرده و حتی مزایده را نیز ابطال نماید. به بیان دیگر این امر مهلت ندارد، ولی مهلت یک هفته اي براي ذی نفع، نوعی تذکر و آگهی دادن به دادگاه است.
در صورتی که دادگاه صحت جریان مزایده را احراز نکرده باشد و مزایده را ابطال نماید، این اقدام قابل اعتراض نیست. به بیان دیگر، در صورت دستور دادگاه مبنی بر ابطال مزایده، شخص متضرر از این دستور (محکوم له یا برنده مزایده)، نمیتواند برای این دستور تجدیدنظرخواهی نماید؛ زیرا، دستورهاي دادگاه قابل تجدید نظر نیست و در قانون نیز مقرر شده که دستور دادگاه قطعی است.
دادگاه در صورتی که اعتراض شاکی را نپذیرد، ضمن رد اعتراض شاکی در اموال منقول، دستور تحویل مال به برنده مزایده و در اموال غیرمنقول، دستور انتقال سند رسمی را صادر می نماید.
در ماده 138 آیین نامه تصریح شده است در موارد زیر فروش از درجه اعتبار ساقط است و باید آگهی مزایده طبق مقررات تجدید شود:
این موارد تقریباً همان موارد ذکر شده در ماده 136 قانون اجراي احکام مدنی است. موارد ذکر شده در ماده 138 مذکور مربوط به عملیات اجرایی است که بر طبق ماده 169 آیین نامه مذکور، متعهد و هر شخص ذی نفع می تواند از عملیات اجرایی نزد رییس ثبت محل، شکایت کند. رئیس ثبت مکلف است فوراً رسیدگی نموده و با ذکر دلیل راي صادر کند. نظر رییس ثبت به هر حال برابر مقررات به اشخاص ذی نفع ابلاغ میشود و اشخاص ذی نفع اگر شکایتی از تصمیم رییس ثبت داشته باشند میتوانند ظرف ده روز از تاریخ ابلاغ شکایت خود را به ثبت محل و یا هیئت نظارت صلاحیت دار تسلیم نمایند تا قضیه برابر بند 8 ماده 125 اصلاحی قانون ثبت در هیئت نظارت طرح و رسیدگی شود. در ماده مذکور مهلتی براي شکایت پیش بینی نشده، ولی با توجه به ماده 172 آیین نامه که تصریح دارد پس از تنظیم و امضاي صورت مجلس مزایده، شکایت از عمل اجراء از کسی مسموع نیست، میتوان گفت شکایت از عملیات اجرا تا قبل از تنظیم و امضاي صورت مجلس مزایده است.
در آیین نامه ثبتی نیز مثل قانون اجراي احکام مدنی، براي رییس ثبت محل، نظارت جهت بررسی صحت جریان مزایده پیش بینی شده است. نظارت رییس ثبت با دادگاه دو تفاوت دارد:
در صورتی که شخصی به موجب حکم قطعی یا سند لازم الاجرا مکلف به پرداخت وجه نقد در حق شخص دیگري شود، ولی از پرداخت آن خودداري نماید، محکوم له باید در جهت وصول محکوم به، اموال محکوم علیه را توقیف نماید. در صورتی که شخص ثالث نسبت به اموال توقیف شده ادعایی داشته باشد، میتواند به توقیف اموال خود اعتراض نماید. با اعتراض اشخاص ثالث ممکن است مزایده اموال توقیف شده، باطل شود.
ماده 61 قانون اجراي حکام مدنی در خصوص توقیف اموال منقول نزد ثالث مقرر میدارد منقولی که در تصرف کسی غیر از محکوم علیه باشد و متصرف نسبت به آن ادعاي مالکیت کند یا آن را متعلق به دیگري معرفی نماید، به عنوان مال محکوم علیه توقیف نخواهد شد. در صورتی که خلاف ادعاي متصرف ثابت شود مسئول جبران خسارت محکوم له خواهد بود. همچنین در ماده 69 قانون اجراي حکام مدنی در این خصوص تصریح شده: هر گاه اشخاص ثالث نسبت به اموالی که توقیف می شود اظهار حقی نمایند، مامور اجرا مشخصات اظهارکننده و خلاصه اظهارات او را قید میکند. بر طبق این دو مواد قانونی در صورتی که مال منقولی به عنوان مال محکوم علیه جهت توقیف معرفی شود، اگر در تصرف ثالث باشد و ثالث متصرف نسبت به آن ادعاي مالکیت نماید یا آن را متعلق به دیگري معرفی نماید، اصلاً توقیف نمیشود تا اینکه بحث مزایده و فروش آن پیش آید. اگر مال منقول در تصرف محکوم علیه بوده یا اموال منقولی باشد که خارج از محل سکونت یا محل کار محکوم علیه باشد، ولی دلایل و قرائن کافی بر احراز مالکیت او در دست باشد، به عنوان مال محکوم علیه توقیف و صورت مجلس می شود. ثالث غیر متصرف اگر نسبت به اموال توقیف شده اظهار حقی نماید، مامور اجرا، مشخصات اظهار کننده و خلاصه اظهارات او را قید میکند. در صورتی که مال منقول یا غیرمنقول به عنوان مال محکوم علیه توقیف شود، ولی ثالث نسبت به آن ادعایی داشته باشد اگر ادعاي ثالث مستند به حکم قطعی یا سند رسمی باشد که تاریخ آن مقدم بر تاریخ توقیف است، واحد اجرا مکلف است از مال مذکور رفع توقیف نماید، ولی اگر ادعاي مذکور مستند به سند رسمی یا حکم نهایی نباشد یا این که مستند به سند رسمی یا حکم نهایی باشد ولی تاریخ آن ها بعد از تاریخ توقیف است، مدعی حق باید به دادگاه شکایت نماید. ماده 147 قانون اجراي حکام مدنی در خصوص نحوه شکایت مقرر میدارد: شکایت شخص ثالث در تمام مراحل بدون رعایت تشریفات آیین دادرسی مدنی و پرداخت هزینه دادرسی رسیدگی میشود. مفاد شکایت به طرفین ابلاغ میشود و دادگاه به دلایل شخص ثالث و طرفین دعوي به هر نحو و در هر محل که لازم بداند رسیدگی می کند و در صورتی که دلایل شکایت را قوي یافت، قرار توقیف عملیات اجرایی را تا تعیین تکلیف نهایی شکایت صادر می نماید. در این صورت اگر مال مورد اعتراض منقول باشد، دادگاه میتواند با اخذ تأمین مقتضی دستور رفع توقیف و تحویل مال را به معترض بدهد. به شکایت شخص ثالث بعد از فروش اموال توقیف شده نیز به ترتیب فوق رسیدگی خواهد شد.
در واحد اجراي ثبت نیز ممکن است به هنگام توقیف اموال بدهکار جهت وصول مبلغ سند، اموال شخص ثالث توقیف شود. ماده 63 آیین نامه به تبعیت از قسمت آخر ماده 92 قانون ثبت اسناد و املاك تصریح دارد: بازداشت مال منقولی که که در تصرف غیر است و متصرف نسبت به آن ادعاي مالکیت می کند، ممنوع است. این ماده مثل ماده 61 قانون اجراي حکام مدنی مال منقول متصرفی ثالث را به شرط ادعاي مالکیت از طرف او قابل توقیف ندانسته ولی یک تفاوت دارد؛ در ماده 61 قانون اجراي حکام مدنی اگر ثالث مدعی مالکیت اشخاص دیگر نیز باشد قابل توقیف نیست، در حالی که آیین نامه به این مورد اشاره نکرده و به همین دلیل تنها موردي که مال منقول قابل توقیف نیست، ادعاي مالکیت ثالث متصرف براي خود است. ماده 66 آیین نامه مثل ماده 69 قانون اجراي حکام مدنی تصریح دارد: هرگاه نسبت به اشیایی که بازداشت می شود، اشخاص ثالث اظهار حقی نمایند مامور اجرا اسم مدعی چگونگی اظهار را قید میکند. این ماده ناظر به حالتی است که مال در تصرف ثالث نیست ولی ثالث نسبت به مال توقیف شده اظهار حق میکند. ماده 96 آیین نامه در خصوص شکایت شخص ثالث به عملیات اجرایی مقرر میدارد: هرگاه شخص ثالث نسبت به مال بازداشت شده (اعم از منقول و یا غیرمنقول) اظهارحقی نماید در موارد زیر از مزایده خودداري میشود:
در مورد بندهاي 1، 2 و 3 در صورت وجود حکم قطعی، از مال رفع بازداشت میشود و در سایر موارد ادامه عملیات اجرایی موکول به اتخاذ تصمیم نهایی علیه معترض در مراجع مربوط خواهد بود. در صورتی که هر یک از موارد مذکور در این ماده پس از انجام مزایده و قبل از صدور سند انتقال یا تحویل مال منقول تحقق یابد، اداره ثبت صورت مجلس مزایده را ابطال و سپس به ترتیب مقرر در ماده فوق عمل خواهدکرد. بر این اساس حتی اگر مزایده برگزار شده تا زمانی که سند انتقال صادر یا مال تحویل نشده، شکایت شخص ثالث پذیرفته شده و مرجع رسیدگی به این شکایت اداره ثبت می باشد.
ممکن است حکم یا دستور اجراي مفاد اسناد لازم الاجرا بعد از اجراي آن، نقض شود، در این مورد، بحث اعاده عملیات اجرایی مطرح می شود. اعاده عملیات اجراي در واحد اجرا دادگستري و ثبت به صورت مجزا مورد بررسی قرار می گیرد.
ممکن است بعد از برگزاري مزایده، حکم مبناي انجام فرآیند مزایده در رسیدگی بعدي فسخ یا نقض گردد. در این صورت این بحث مطرح میشود که تکلیف مزایده و برنده مزایده که مال مورد مزایده را خریداري نموده است، چیست؟ ماده 39 قانون اجراي احکام مدنی در این زمینه مقرر میدارد هر گاه حکمی که به موقع اجرا گذارده شده بر اثر فسخ یا نقض یا اعاده دادرسی به موجب حکم نهایی بلا اثر شود عملیات اجرایی به دستور دادگاه اجرا کننده حکم به حالت قبل از اجرا بر میگردد و در صورتی که محکوم به عین معین بوده و استرداد آن ممکن نباشد مامور اجرا مثل یا قیمت آن را وصول می نماید. اعاده عملیات اجرایی به دستور دادگاه به ترتیبی که براي اجراي حکم مقرر است بدون صدور اجراییه به عمل میآید.
بر طبق ماده 92 قانون ثبت، مدلول کلیه اسناد رسمی لازم الاجرا از طریق واحد ثبتی قابلیت اجرا دارد. علاوه بر این در مواردي مثل چک نیز می توان از طریق واحد اجراي ثبت آن را به اجرا گذاشته و مبلغ مندرج در آن را وصول نمود. شروع به اجرا نیاز به صدور دستور اجرا دارد. ممکن است متعهد نسبت به صدور دستور اجرا اعتراض و شکایت داشته باشد. ماده اول قانون اصلاح بعضی از مواد قانون ثبت و قانون دفاتر رسمی مصوب 1322/6/27 تصریح دارد: هر کس دستور اجراي اسناد رسمی را مخالف با مفاد سند یا مخالف قانون دانسته یا از جهت دیگري شکایت از دستور اجراء سند رسمی داشته باشد، میتواند به ترتیب مقرر در آیین دادگستري مدنی اقامه دعوي نماید. مرجع رسیدگی به دعاوي ناشی از دستور اجراي اسناد رسمی دادگاه صلاحیت دار محلی است که در حوزه آن دستور اجرا داده شد. از آنجایی که به موجب ماده 4 قانون مذکور، اقامه دعوي مانع از جریان عملیات اجرایی نیست، مگر در صورتی که دادگاه حکم بطلان دستور اجرا داده و یا قراري دایر بر توقیف عملیات اجرایی بدهد، ممکن است حکم بعد از خاتمه عملیات اجرایی صادر شود. اگر حکم قطعی به نفع متعهد صادر شود، بحث اعاده عملیات اجرایی و ابطال مزایده پیش می آید.
آگاهی از قوانین مزایده و دقت در انجام کامل تشریفات برگزاری مزایده در مرجع تعیین شده، و در صورت عدم رعایت کامل شرایط مقرر در قانون درباره مزایده اموال منقول یا غیر منقول، میتواند موجبی برای طرح دعوای ابطال مزایده و عملیات اجرایی باشد. حضور یک وکیل باتجربه در زمینه ابطال مزایده دادگاه، علاوه از بین بردن امکان اشتباه، سرعت روند ابطال مزایده دادگاه را نیز افزایش میدهد و کمک بسیاری به شخص مطالبه کننده میکند. وکلای متخصص ابطال مزایده دادگاه در دادسان آماده مشاوره و ارائه خدمات هستند.
بهترین وکلا برای شما کسانی هستند که تخصص در ابطال مزایده دادگاه دارند.
برای انتخاب بهترین وکیل برای شما، دادسان شرایطی از جمله
را در نظر گرفته است و کافی است درخواست خود را ثبت فرموده تا موارد فوق را از چند وکیل دریافت بفرمائید.
را در نظر گرفته است. کافی است درخواست خود را ثبت فرموده تا موارد فوق را از چند وکیل دریافت بفرمائید.
هزینه ی اخذ وکیل برای ابطال مزایده دادگاه معمولا درصدی از مبلغ مورد مطالبه می باشد.
هزینه مشاوره از وکیل متخصص ابطال مزایده دادگاه در بازه قیمتی زیر قرار دارد.